من و شین دویدیم دنبال دراز...
دراز-دوستان گوه خوردم...به خدا با گفتمان هم به همق ریدنم پس میبردم!!
شین-خفه بمیر...دستم بهت نرسه الاغ نکبت!
+فقط صبر کن؟
دایی-مثل اینکه خیلی داره بهشون خوش میگذره! خوبه..اینم براشون یه نوع گرم کردنه!! یوما و یوتا و ریو..شما هم برید گرم کنید...
یوتا-اه پسر...کیویا کارت عالی بود!!
یوکی-آره... ترفند جالبی برای متحد کردن اون دوتا سمج بود!!
هارو-چه عجب...اونا تو یه چیزی با هم موافقن!!؟
یوما -تو چی؟
هارو-تو خفه کردن کیویا!
********************
اعصابم بدجور بهم ریخته بود...تا حالا یه آبشار درست حسابی نزده بودم.سرویسامم که همشو ریو دریافت کرد! خب... غیر از اینم انتظار نمیره... به هرحال اون لیبرو باشگاس.شین بازیکن خارق‌العاده‌ایه! فقط بدیش اینه که.تو کل بازی یه بارم یه پاس برای من نفرستاد کثاافت-_-همه آبشارایی که زدم یا با پاس دراز بوده یا پاسی که شین میداد برا دراز بود و من میرفتم برا آبشار! و به همین دلیل چن بار با مغز رفتیم تو همدیگه! ولی خب. خداروشکر بخیر گذشت و نمردیم-_-به برد امتیازا نگاه کردم.ست اول رو ما بردیم و ست دوم رو اونا.الان ست سوم بود و برد امتیازا ۲۵_۲۶ له نفع تیم مارو نشون میداد.فقط به امتیاز دیگه!!
نوبت سرویس من بود.خب.. اگه شما میخاین من هیچ حرفی ندارم! توپو پرت کردم بالا و با تمام قدرتم کوبیدم تو زمین حریف‌و...
***********************************دایی- خسته نباشین.امروز کار همتون عالی بود. خب. حالا هم زودتر برید دوش بگیرید و بیاید که شام بخوریم.
وسایل حماممو برداشتم و رفتم که دوش بگیرم.یوتا اومد جلوم-کجا با این عجله؟
+حمام!
یوتا-میخای دوش بگیر ی؟
+نخیر میخام مشقامو بنویسم!خب تو حموم ملت چیکار میکنن نابغه؟
یوتا خندید-چمدونم.گفتم شاید داری با دوس پسرت میری
حولمو کوبیدم تو صورتش-باکا هنتای!(مترجم: منحرف احمق!)
خندید- آدرین مطمئن باش دفعه بعدی من میبرم!
بعدم عین بز سرشو انداخت زیر و رفت! وا! برا همین سه ساااعته منو معطل کردی اینجا؟ اومدم برم که یهو پرسید-راستی آدرین کجا میخای حموم ک...
نذاشتم حرفش تموم شه و برسم رو پرت کردم تو سرش-خفه شو منحرففف!
یوتا درحالی که سرش رو میمالید-وحشی اصن به پشمام. لیاقت دلسوزی کردنم نداری!
چشممو چرخوندم+مردی بابا.باشه تو خوبی.
بعدم رفتم که دوش بگیرم.