همه چیز در گذر است
روز و شب
دقیقه ها و ثانیه ها
هفته ها و ماه ها
برگ های درختان
انسان ها
همه
در پیاده رو های زندگی
بدون توجه به یکدیگر هدف را می نگرند
و در میان ورق خوردن های این دفتر
این منم که حسِ
عجیبی سراسر دنیای ذهنم را گرفته
و خیال رفتن ندارد
دلم تنگ شده
نمیدانم برای چه
شاید برای روزهایی که بی دلیل
با نگاه به ستاره ها لبخند میزدم
همانقدر تنها ولی
لبخند میزدم
واقعی بود
از ته دلم حسش میکردم
تنفس زندگی را
ولی حال الانم
انگار که چیزی تغییر کرده
که از درکش عاجزم
شاید
زندگی را طور دیگری می نگرم
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
میدونم مزخرف شده ولی حس نوشتنش بود#-#
ویدیو هم به شدت قشنگه♡
دارم رو آرمی شدن فک میکنم@-@