در حال بارگذاری ویدیو ...

می خوام ....

۱۰ نظر گزارش تخلف
~Fm~ ( به دلیل مدرسه ها نیستم رد نزنید ممنون)
~Fm~ ( به دلیل مدرسه ها نیستم رد نزنید ممنون)

یه رمان بنویسم با این داستان
سومیساوا هیکاری شاهزاده خون آشام هاست که با پدر و مادرش که ملکه و پادشاه هستند زندگی میکنه اما یه روز اون و پدر و مادرش در راه یه جلسه بودن که پدر و مادرش به قتل میرسن به دست پسر عموش که طمع پادشاهی رو داره اما به شکل معجزه اسایی هیکاری زنده می مونه وقتی به هوش میاد می بینه که به خانواده اشرافی که به پسر دارن که در ادامه عاشق هیکاری میشه اونو به فرزندی قبول کردن اون چون میترسه که اگه بفهمن پرنسس هست اونو هم بکشن تصمیم میگیره مثل یه فرد عادی با خانواده جدید زندگی کنه و قدرت هایی که افراد جانشین پادشاه را دارند از بقیه مخفی نگه داره اما وقتی اون به مدرسه جدیدی منتقل می شه با پسر عموی دومش که در کوچکی عاشقش بود روبه رو میشه ....

نظرات (۱۰)

Loading...

توضیحات

می خوام ....

۱۰ لایک
۱۰ نظر

یه رمان بنویسم با این داستان
سومیساوا هیکاری شاهزاده خون آشام هاست که با پدر و مادرش که ملکه و پادشاه هستند زندگی میکنه اما یه روز اون و پدر و مادرش در راه یه جلسه بودن که پدر و مادرش به قتل میرسن به دست پسر عموش که طمع پادشاهی رو داره اما به شکل معجزه اسایی هیکاری زنده می مونه وقتی به هوش میاد می بینه که به خانواده اشرافی که به پسر دارن که در ادامه عاشق هیکاری میشه اونو به فرزندی قبول کردن اون چون میترسه که اگه بفهمن پرنسس هست اونو هم بکشن تصمیم میگیره مثل یه فرد عادی با خانواده جدید زندگی کنه و قدرت هایی که افراد جانشین پادشاه را دارند از بقیه مخفی نگه داره اما وقتی اون به مدرسه جدیدی منتقل می شه با پسر عموی دومش که در کوچکی عاشقش بود روبه رو میشه ....