خب همونطور که آسا هم پست گذاشت... منم باید یه چیزی رو می گفتم..کاش اونم ببینتش:)..از وقتی اومدم نما با خیلیاتون صحبت کردم حتی بیشتر از واقعیت با ادما!..بیشترتون رو سعی کردم خوب بشناسم و درک کنم اما.. ما هممون درد می کشیم..خیلی هامون از شادی های حتی کوچیک دنیا هم خوشحال نمیشیم..زیر بار درد خم میشیم..تسلیم میشیم...خسته میشیم...خسته شدن اصلا اشکالی نداره اما...تسلیم شدن یعنی باختن!..ما داریم حتی زندگی روهم می بازیم :) ...میدونید...گاهی وقتا دنیا شبیه جهنمه ولی مگه خودمون نساختیمش؟پس خودمون بهترش کنیم حداقل..یا اگه چیزا طبق انتظارمون پیش نرفت...به جای رها کردن بمونیم...به جای تسلیم شدن بجنگیم...به جای گریه کردن اشکامون و پاک کنم...به جای نشستن بلند بشیم...و...به جای مردن زندگی کنیم :)...حتی اگه تحمل اون درد غیرممکن به نظر بیاد...با رها کردن این دنیای لعنتی همه چی چندبرابر جهنم میشه..پس اگه فک میکنی نمیتونی ادامه بدی یا ضعیف شدی...به خودت بیا و بلند شو چون با از دست رفتنت فقط داری همه چی رو بیشتر نابود میکنی...فاز مسخره بر ندار و به فکر خودت باش...هیشکی تو این دنیا به جز خودت به فکر تو نیس!پس حداقل خودت و از دست نده... هیشکی تو این دنیا بهت اعتماد نمیکنه...پس حداقل خودت به خودت اعتماد کن...هیشکی تو این دنیا دلش برات نمی سوزه!...حداقل دلت برای خودت بسوزه... یکم چشماتو باز کن و با حقیقت رو به رو شو...حقیقت اینه که هرچی فک میکنی درسته،غلطه!پس بلند شو و این درست دروغی رو از بین ببر...میدونی.. فک کنم یکی رو دارم از دست میدم که... واقعا برام مهمه... اون...فرشته ی من بود میدونی؟:)...ولی..من حتی هنوز امید دارم سالم باشه و برگرده به زندگیش...از ته دلش بتونه دوباره بخنده... وقتی که خودت و خلاص کنی... اینا هیچ وقت اتفاق نمی افته...پس به جای آیه یاس خوندن... بلند شو و درستش کن و اگه نشد هم ادامه بده... تو فقط... باید ادامه بدی!راهی که بهش میگی نجات فقط فراره...از یه جهنم به جهنم دیگه... پس طاقت بیار :)
امیدوارم ولی اونم این و فهمیده باشه و الان سالم باشه فقط... همین و می خوام،دلمم براش خیلیی تنگ شده اما مهم نیس نه؟ فقط مهم خودشه که.. سالم باشه :)
به خاطر بقیه این حرفارو بهت نزدم... به خاطر خودت زدم دوست من!
خودت و دوس داشته باش و بدون... تنها راه نجات خودت... موندنته..نه رفتنت :)از طرف غزل،۱۳ مرداد ۱۴۰۴