~☆Love wins all آیو ⇓⇓
آذر ۱۴۰۳
وقتی که اینو دارم مینویسم جزو همون زمانای سخته تو زندگیم
که به جز تحمل و صبوری و گذشتن ازش راهی ندارم
این یه رواله که هر چقدرم سخت باشه بازم میگذره
که البته اینکه بتونم تبدیلش کنم به یه نقطه عطف تو زندگیم چیزیه که الان میخوام
چیزاییه فک میکردم اگه من صدمو بزارم خودم باشم و تلاش کنم حتما جواب میدن
اما یه جور دیگه برام معنی پیدا کردن
و من همونم دوست دارم
چون باعث شد بهتر بشم
نترس تر و قویتر
اما غمگینتر..
اینارو نوشتم چون میخوام یادم بمونه اینا آخرین چیزاییه که به خاطرشون میتونم امیدوار باشم
به زنده بودنم و ادامه دادنم
به دوباره لبخند زدن و خندیدیم
به دوباره رها بودنم
شاید یه روزی برگشتم
اینا رو از اول یه طور دیگه نوشتم
با یه پیروزی بزرگ
Who knows?
نظرات