مجری: بعد از دیدن این تصاویر دیگه شما نمیخواد چیزی بگین من خودم سلطان NG رو پیدا کردم. سلطان اشتباهات حین فیلمبرداری (NG) لی مین هو. شما سریع به اشتباهتون اعتراف میکنین، درسته؟ مین هو: بله. من باید که سریع اعتراف کنم. مجری: شما هرکدوم بعد از NG عکس العمل های متفاوتی دارین من فکر میکنم مثلا مین هو سریع میگه متأسفم. مین هو: بله من سریع معذرت میخوام.
خب حالا بهتره بریم و خونه رو بگردیم و نگاهی بهش بندازیم. گو جونپیو میشه شما راهنمای ما بشید؟ میرن به اتاق جونپیو و اون لباس جونپیو که یقه اش خز داره رو برمیدارن... مجری: این خز، برند گو جونپیوست، نه؟ مین هو میخنده...مجری مرده به یه برنامه کمدی تلویزیونی اشاره میکنه که به تقلید از F4 ساخته شده و از مین هو میپرسه که آیا لباس مشابهی که تو اون برنامه پوشیده شده بوده رو دیده و چه احساسی داشته؟ مین هو: اونو دیدم ولی اون خز زیاد گرون به نظر نمیومد. مجری زنه: این تخت همون جاییه که جاندی وقتی صدمه دیده بود روش دراز کشیده بود، نه؟ مین هو: نه این اون نیست.. این خونه تخت های زیادی داره. اون، تو یه اتاق دیگه بود. مجری مرده: اینجا فقط اتاق جونپیوست.خانومه : پس اون اتاقِ مهمان بوده درسته؟ مین هو: بله اتاقِ مهمان.
مجری مرده: این همون پنجره ایه که ازش فرار کردین تا برین جاندی رو نجات بدین؟ مین هو: بله درسته همین بود. ...
بعد میرن به خونه جیهو و اونجا هم یکم درباره خونه صحبت میکنن که سبک چیدمانش نسبت به خونه جونپیو مدرن تره و .. خانومه: ما به تازگی متوجه جریان پدربزرگ شما شدیم. فکر نمیکنین این خونه برای شما به تنهایی یکم بزرگه؟ خب چرا با هم زندگی نمیکنید؟ هیون: بسته به نظر فیلمنامه نویس بزودی معلوم میشه که اون باید برگرده یا برای همیشه بره. مجری: جون و بوم تا حالا این شانس رو نداشتن که به این خونه بیان. کیم بوم: من قبلا اومدم.. جون تا حالا نیومده. کیم جون: آره این اولین باره که من اینجا میام. تو اتاق جونپیو یه اسب این مدلی بود اینجا یه فیل هست که یعنی مال بچگی اوناست. چه بچه های خوشبختی..
...(ادامه در قسمت نظرات)...