هیش
"گر خون من و جمله عالم تو بریزی....همه اقرار بیاریم که جرم از طرف ماست"
؛«هیچ وقت با تو این کارو نمیکنم»
"هیشی دیه من خیای بیکار بودم گفتم بیام یه شی بگم حالت خوبه ؟؟؟هوم کاش خوب باشی.."
:«حالم خوبه ممنون^^»
"سالام ___ اصنم فک نکنی عارمینم :| چاطوری -،-"
؛«ســـــــــلام~~
نه نه من اصلا فکر نمیکنم xD
خوف»
"ذات تو پروازه، اگر نمیتونی پرواز کنی مشکل از ذاتت نیست از تفکراتته که بالهاتو بسته باز کن اونو بذار پر بکشی دنیا رو از بالا نگاه کن آسمان زیبا و آبی تر از اون چیزیه که فکر میکنی ..."
؛«آسمون شب شم قشنگه ، تک ستاره؟»
"خب چی بنویسم•~• یه شعر مینویسم XD و رفت تا لب هیچ! و پشت حوصله‌ی نورها دراز کشید، و هیچ فکر نکرد که ما میان پریشانی تلفظ درها برای خوردن یک سیب چقدر تنها ماندیم!"
:«فروغ؟!»
"تو کی؟"
:«یه ادم خوب و گمنام بدبخت»
"از ماه بگویم؟ پیشترها گفته اند از گل؟ آه … یا من دیر شاعر شده ام یا تو بیش از حد زیبایی"
:«یک دل سیر بغلش کنی...»
"وجودت حس خوبی بهم میده"
:«خوشحالم»
"ایلیا نو الیا *منحرف*"
؛«منحرفیتو برای زنت نگه دار لطفا xD
الان دقیقا از الیای معصوم به ایلیای شیطون تبدیل شدم~~~»
"از کی تو نما خوشت میاد؟"
:«هرکی که باهاش عین آدم حرف میزنم یعنی ازش خوشم میاد»
.
.
.
.
.
به خودتون زحمت ندید به جز سه تای آخری بقیش مال قبله
نظرات (۵)