اکسو
در یک روز طـــــولانی و خسته کننده
در حالی که قلبم با اه پر شده
امروز و فردا, من دوباره بلند میشم
و زندگی همون روزه
انتظــارهای مبهم,خنده ی خشکیده
به مرور زمان اونا تغییر پیدا میکنن
دل غمگین,زخم بزرگ و اشکارا
ناپدید میشن
گریه ی غم انگیز ما رو شنیدید؟
ما با اونا همه چیز رو تحمل میکردیم
حتی زمانی که تاریکی, راه طـــــولانی که در اون راه میرفتیم رو فرا میگرفت
ما دست همدیگه رو میگرفتیم و همیشه با هم بودیم
در یک اتاق تاریک,اشعه ی نور کوچیکی از پنچره میاد
خیلی از روزها من امیدوارم که اون دوباره خواهد درخشید
اگر امیدوار باشی,قطـــــعا اتفاق خواهد افتاد
این چیزیه که من به اون معتقدم و منتظــرش هستم
گریه ی غم انگیز ما رو شنیدید؟
ما با اونا همه چیز رو تحمل میکردیم
حتی زمانی که تاریکی, راه طـــــولانی که در اون راه میرفتیم رو فرا میگرفت
ما دست همدیگه رو میگرفتیم و همیشه با هم بودیم
چرا هیچ جوابی نیست؟
چرا شما حتی یک کلمه حرف نمیزنید؟
در یک روز طـــــولانی و خسته کننده
در حالی که قلبم با اه پر شده
امروز و فردا, من دوباره بلند میشم
و زندگی همون روزه(ترجمه از سایت هواداران کی پاپ)
نظرات (۵)