بلاخره تولدی دوباره..رهایی از درد ۱۰ ساله
#بماندبهیادگار
#بهتاریخ...
- سیزدهشهریورهزاروچهارصدودو
- چهارسپتامبردوهزاروبیستوسه
خب الان استرس شدیدی دارم..
چون فردا ساعت 6 صبح قراره برم اتاق عمل...
قراره برای همیشه از رنجی که ده ساله گریبانگیرم شده آزاد بشم...
هم خوشحالم هم میترسم هم هیجان دارم
و به فردای روشنتر فکر میکنم..
میدونم قراره دو سه ماه بعد از عمل درگیر درمان و دردای گاه گاهش بشم...
اما اینکه دارم سعی میکنم سلامتیم رو به دست بیارم، خیلی بهم آرامش میده..
مثل یه تولد و شروع دوبارست،..حسش میکنم..
با وجود تمام اضطرابی که دارم..
اولین باره که میخوام تجربش کنم...
...
خب بازم این آهنگ یونگی:)..برای روزای سخت زندگیمه^^
امیدوارم با کمک خدا منم بتونم از دَرِ این رنجهای لونه کرده توی روح و جسمم رد بشم...
فعلاD:
- دوشنبه، ساعت 23:23 شب...
- یک روز قبل از رهایی..
نظرات (۶)