وقتی مردی جوان بودم، آزاد بودم اما متوجه‌اش نشدم، زمان داشتم اما آنرا ندیدم، حتی عشقی داشتم اما حسش نکردم.

دهه‌های زیادی از زندگی من گذشت تا معنا هر سه را درک کنم ... و حال در انتهای زندگی معنای واقعی‌ آن‌ها را درک می‌کنم ... آزادی، زمان و ... عشق.

زمانی دستیابی به آن‌ها برایم آسان بود، زمانی هم عاملی برای جلو بردن من بود، بخصوص عشق همیشگی من که از همه مهمتر بود.

عشق من به تو، به فرزندانمان، به برادرانمان و به خواهرانمان .... و عشق بی‌کران ما به جهان فوق‌العاده زیبایی که به ما زندگی بخشید و همیشه ما را در فکر آینده نگه داشت ... عشق بی نهایت من به تو را عرضه می‌داشت سوفیا عزیزم... همیشه مال تو خواهم بود.

"اتزیو آئودیتوره"

www.PardisGame.net