Part:1 ازدواج تصادفی من
الکس: من ازدواج نمیکنممممممم
مادرالکس: غلط میکنی کصکش
الکس: نمیکنم
بعد یه ساعت
الکس: من رفتنمممم
مادرالکس: حالتو خوب جا میارم
استاد: درس امروزمون تموم شد رز و سلی بمونین
رز: باشه
سلی: باشهههه
استاد: این برگرو ببرین به عمارت دوستم من امروز کار دارم نمیتونم ببرم
رز: اخه
استاد: سه نمره ی اضافی بهتون میدم
رز و سلی: باشه
فلش بک: رسیدن به عمارت و دیدن که کلی زن اونجاس
سلی: ینعی اینقدر زن داره
رز: خفه شو
الینا: واییی خدمتکارا برین برام ویسکی بیارین
رز: به ما گفتی
الینا: اره مگه خدمتکار نیستین
سلی: حرف دهنتو بدون وگرنه
الینا: وگرنه چی
رز:خودت الان میبینی
رز و سلی موهاشو کشیدن روش ویسکی کیک و هزارتا سیلی زدن بیچاره الان باید بره اریشگاه
مادر الکس: بسه!
( الکس اونجا بود وهمه چیو دید)
الینا: مامان این گدا ها منو زدن
رز: ادب نشدی
میخواست چک بزنه که مادر الکس یدونه اونجا چپوند تو صورتش
سلی: چه بد زد
الینا: چرا منو میزنی مامان باید اونا رو بزنی
مادر الکس: به عروسم هرکس دس بلند کنه میکشمش
سلی: عروسم؟
رز: چیی عروسم
الینا: چییی؟
مادر الکس: اره تو عروسم شدی دیگه مگه برای جشن نیومده بودی
رز: نهه
سلی: ما برای اینکه به شوهرتون این برگرو بدیم و بریم پیش استادمون و ۳ نمره بگیریم اومدیم
رز: اره
مادر الکس: هرچی دیگه تو عروسمی
رز: خاله جون من ۲۲ سالمه هنوز دانشگاه رو تموم نکردم همم من حتی پسرتون هم نمیشناسم
مادر الکس: تو سن ازدواج هستی
سلی: من دوستمو به یک کسی که نمیشناسم نمیدم
رز: تو سلی هستی
الکس: با مامانم اینطوری حرف نزن
مادر الکس: پسرم اومد
رز: پسرمامانی لوس
سلی: اگه بچه دار شدم نمیذارم همینقدر لوس شه
الکس: خودت لوسی
مادر الکس: عاقد هم اومد
رز: چی
عاقد: سلام
رز: من نمیخوام
عاقد: عروس اسمت چیه ؟
رز: کلم
عاقد: بدون شوخی
رز: اسم رز هست
عاقد:اسم داماد چی هست
الکس: اسم الکس هست
عاقد: خانم رز ایا الکس رو به عنوان مرد خونت قبول میکنی؟
رز: نه خیر
عاقد: گفت اره ( نشنیده)
عاقد: اقای الکس خانم رز رو به زن خونت قبول میکنی؟
الکس اره
عاقد: شما رو زنو شوهر اعلام میکنم
مادر الکس: مبارکهههه
رز: من الان چی شد
الکس: زنم شدی
مادر الکس: وسایلتو جمع کن بیا
رز: نه نمیام
سلی: بیا بریم الان کلاس شروع شد
رز: وایییی نه
گزارش ممنوع
نظراتتون رو بگین
نظرات (۲۳)