اتفاقی
شعر و دیکلمه: شیرزاد حسنی
اصلا اتفاقی ساده نبود
عبور چشمانت
از ثانیه های طولانی سکوت من
آن روز تقویم رویداد تازه ای داشت
از دیدار چشمانی
که هیچ وقت فراموش نشد
حالا!
که فقط سراب ردپای تو
در تمام کوچه های من است!
شهر
شب
سال
فقط تظاهر به بودنت می کنند!
من باز دوست دارم
از تو بگویم
برای فردایی که شاید!
شاید!
آغاز دوباره تو باشد
در سکوت پردرد من
من نام تو را صدا بزنم
و تو فقط بگویی
"جان
نظرات