سلاااااام سلاااام خوشگلای من
امیدوارم عااالی باشید
خب همونطور که میدونین از نماشا رفته بودم کانال رو بسته بودم
اما کاشف به عمل اومد که پایان شب سیاه سفیدهههه
و من برگشتم
حالا چرا و چطور که این اتفاق قریب الوقوع رخ داددد؟
بچه ها من مامانم بارداره و صبح متوجه این خبر شدم
و خیلی شوکه شدم چون باورش برام سخت بود اما اینو با یکی از دوستام در میون گذاشتم و دیدم که فرصت خیلی خوبیه که برگردم نماشا چون مامانم حواسش دیگه اصلا به من نیست
خلاصه که کلی هم چاپلوسی مامانمو کردم تا یکم باهام راه بیاد
و خبر خوش اینه که در نهایت من برگشتمممم
دلم برای تک تکتون تنگ شده بود صورت ماه تک تکتون رو می بوسم و بغلتون میکنم
همه دوستای خوشگلم مثل شبنم جون رامیلا جون روبی جون فاطمه جون رها جون ملینا جون و همه عشقای دیگه ام که الان از ذوق اسم خودمم یادم نمیاد ببخشید اگه اسم همتون رو نیاوردم چون الان از خوشحالی برگشت دستو پاهام سرد شدن و ذهنم یاری نمیکنه توی نظرات اسم هر خوشگلی رو که نیاوردم بگه اسشمو که اونجا ازش تشکر کنم بازم ببخشید چون فقط اسم اونن چندنفری که اواخر چت کرده بودم تو ذهنم بود و اگرنه همتون عشقای منید بخشید بازم
عاشق همتونم و می میر براتون همتونو به یه اندازه دوست دارممم
عررر دارم میمیرم
هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا