انوشیروان روحانی عباس وفایی (وفا) ترانه دروغ میگی در جمع بزرگان فرهنگ ادب و هنر ایران بانو فیروزه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹
وقتی همش دروغ میگی من چیرو باور بکنم
بذار برم به حال خود یه فکر بهتر بکنم
با دفترخاطره هام میشه هزارتا قصه ساخت
اگه یه فکری واسه ء صفحه ء آخر بکنم
سه چارتا جمله قشنگ کاشکی منم بلد بودم
چیکا کنم نمیتونم دروغ و از بر بکنم
خستگیای جسمم و یه حب خواب در میکنه
خستگیای روحم و با چه کسی در بکنم؟
گلی که پس فرستادی داره تودستم میمیره
حیف که نمی زاره دلم- این گل و خنجر بکنم
من واسه دیدن تو این همه راه و اومدم
کاری نکن برم دیگه با همه چی قهر بکنم
اون روزا نوبت تو بود،این روزا نوبت منه
که بیوفا بشم دیگه – این و به اون در بکنم
دلم هوای چیدن یه میوه نچیده داشت
حیف که لبای تو نذاشت مزش رو نوبر بکنم
نظرات