یهـ سناریو قشنگ واسهـ مودمون...
میدونم سختهـ ولی هرجوری هم باشهـ لبخند بزنین لاوا...♡.....
اچک*
میدونم حالهـ هیچکدوممون خوب نیس ولی امید داشتهـ باشین خوشگلا...♡....
برداشتنهـ یهـ چاقو فوقهـ تیز*
حداقل اکلیلی باشیم ک میتونین یهـ چنتا کامبکهـ دگو چنتا اجراعو نیو وید ازشون ببینیمو هارتمونو با کینگاش رنگین کمونی کنیم...♡.....
بازی بازی کردن ب چاقو*
امیدداشتن چیز خوبیهـ بیایم ب چیزای مثبتو قشنگ فکر کنیم کسی نمیتونهـ چیزی ک ب زندگیمون مرتبطهـ ازمون بگیرهـ...♡...
نگاهای خیرهـ ب نوکهـ خ تیزهـ چاقوعو رگهـ گردن تو اینهـ*
زندگی ادامهـ دارهـ....بیاین ب حرفای صافتی ک پسرا بمون زدن عمل کنیمو فقط نگوشیدهـ باشیمشون سوییتیا...♡...
شدت گرفتنهـ اچکو شکستنهـ آینهـ با دست*
ولی با همهـ این حرفاعو دونستنا...بازم خستهـ ایم..:)...میترسیم...ناراحتیم...ع اینکهـ با هفتا فرشتهـ سرزمینهـ زندگیمون...باید خدافظی کنیم=}....
زدنهـ رگهـ گردنهـ با لاو*
{ نمد چرا...انقد این سناریو تو ذهنم میگذرهـ نتونستم خودمو کنترل کنمو تو کپ نتایپمش.....جیحر=}♡.....شاید انجامش بدم شایدم نهـ....
دلیلهـ زیادی واسهـ زندهـ موندن دارم...ولی مهم ترین دلیلم دارهـ جلو چشام نابود میشهـ...سو امید زیادی بهم نیس...بای عزیزان=}♡...
نظرات (۱۰)