دیگه وارد سوم آذر شدیم،حس عجیبی داره،یه روز معمولی نیست،امروز روز اومدن یه دختر مهربون به این دنیاست،اون از آدمایی بود مسیرم و روشن کرد بدون توقع کنارم بود ،سرزنشم نکرد، راهنماییم کرد و مراقبم بود :)امیدوارم بتونم براش طوری که لایقشه جبران کنم،اون واقعا مهربونه .. مهربونیش ظاهری نیست، از ته دلشه، دلسوزیشواقعیه،نگرانی هاش صمیمانه و صادقانه ست،امیدوارم همیشه مراقب خودش باشه چون اگه یه وقتی ناراحت باشه خیلیا باهاش ناراحت میشن :)اون نور امید، امیدوارم هیچ وقت کمرنگ نشه چون اگه بشه خیلیا راهشون و گم میکنن،اون خیلی تلاش میکنه، تو زندگیش هدف داره و براش می جنگه، تو شرایط سختِ خودش به فکر بقیه هم هست، رها کردن براش معنایی نداره :)اون مثل بابونه ست .. آرامش بخشه ،عطرش مثل چای بابونه ست، میدونی با استشمامش انگار یه لحظه از همه چی رها میشی .. حس دلنشینی که بهت اون لحظه تزریق میشه اصن قابل وصف نیست،امیدوارم هرسال از زندگیش که می گذره،راه موفقیت هاش هموار تر بشه،نوری که تو قلبشه درخشان تر، و آرامشی که تو وجودشه بیشتر بشه، امروز زادروز تولد یسناست ..دختری که از روشنایی های مهم زندگیم بوده و هست.بابونه .. امروز میخوام یه تشکر اساسی از خدا و تو کنم، بابت وجود و حضورت! خداروشکر میکنم موقعی که خواست به پدر و مادرت هدیه ی ارزشمندی ببخشه ،دختری با عطر بابونه .. و به اسم یسنا رو انتخاب کرد!ممنونم که هستی :) و بهترین تاثیر ها رو میذاری .. و موندنی ترین لبخند هارو برام اوردی ... مرسی که غزل و آگی دیدی!اگه یه جا خسته شدی اشکال نداره.. اما بلند شو و دوباره ادامه بده .. چون تو یسنایی :)،هرروزت بهتر از دیروز،دلت شادتر،لبت خندون تر،انگیزه ت بیشتر و وجودت پررنگ تر باشه :")،خیلی برام مهمی و .. فک کنم نمیتونم تو کلمات توصیفش کنم :)،و اما خواهش من از تو:مراقب خودت باش و به خودت هرروز بیشتر اهمیت بده،نوری که تو رو درخشان کرده اول باید برای خودت باشه پس خیلی قدر خودت و بدون :)،بالاخره وقتشه بگم تولدت مبارکمون !،بهترینا رو برات میخوام به روشنی وجودت ..و مطمئنم یه روز حتی از الانم بالاتر میبینمت :)♡*پی نوشت:لازم نیست بگم خیلی دوستت دارم،نه؟ :")
از طرف دوستدارت غزل(آگی)~♡
۱۴۰۴/۹/۳~☆