داداشی ۴ ساله که نیستی...۴ساله که من رو تنها گذاشتی...۴ساله که...
یکم ازت ناراحتم...گفتی چیزی نمیشه...منظورت از چیزی نمیشه این بودش که من آسیب نمیبینم؟
نه من آسیب دیدم...قلبم خورد شده...دارم میمیرم...
یادته بچه که بودیم میگفتم:دلم برات می‌سوزه روز پس نداریم؟ تو هم گفتی که خب من مرد کوچکم دیگه...هر موقع که بزرگتر شدیم و تونستی باید واسم کادو بخری روز مرد...
امروز برات کادو خریدم...گذاشتم توی اون قفسه ای که یادگاری هاتو گذاشتم...کادو تولداتم گذاشتم...با اینکه بابا از خرجی چند هفته محرومم کرده بود ولی هر طور بودش پولامو جمع کردم...
بابا برای وسیله علت یه قفسه دیگه خریده...خودم به درک ولی می‌ترسم اونا رو هم با این کارام عذاب بدم...
امسال آلا عروس میشه...کاش بودی بهت میگفتم با کی داره ازدواج می‌کنه...وقتی گریه میکردم بغلم می‌کردی و می‌گفتی من مردت میشم...مرد نامرد من حتی تو خوابم هم نمیای...آخه انصافه؟دارم احساس می‌کنم که هیچکس دوستم نداره...اگه تو بودی مطمئن بودم که حداقل یه نفر اونم تو دوستم داری...امروز عوض شدم انگار...خیلی کارای عجیب غریب می‌کنم...داداشم زندگیمی...هرگز واسه من نمردی...همیشه تو قلبمی...همیشه...راستی...
مرد کوچک من روزت مبارک ❤
اینم از نامه روزت...تا تولدمون منتظر بمون...می‌خوام تا اون موقع روز فکر کنم خیلی قشنگ بنویسم...
دوست دارم
به قول خودت
#دانش آموز مملکت
هستم❤
تمام جهان به کنار …!

بازی هایی که در بچگی با داداشم کردم کنار…!

کسی که از اون بچگی مراقب آبجیش هست…

نمیذاره کسی به آبجیش زور بگه…

غیرت داره رو آبجیش ولی تعصبی نیست…

داداش یادش بخیر شوخی های بچگی…

دعواهای بچه گونه،آرامش بچگی…

یادش بخیر تو مسافرت همیشه سرت رو پاهای آبجیت بود…

یادش بخیر شیطونی هات تو مدرسه و اومدن منو مامان به مدرست…

هیچی مثه این مزه نمیده که یه داداش داشته باشی که پشتته،حامیته…

هیچی مثه گفتن داداشــــی و آجی تو یه خونه لذت بخش نیست…!

داداش تو خودت یه دنیایی واسه من…حتی اگه من دوست داشتنت رو به زبون نیاوردم

ولی بدون که واقعا دوستت دارم داداشی
داداش که داشته باشـــــی انگار همه دنیا رو داری…

یکی هس اشکاتو از رو صورتت پاکـ کنه…

خوش به حــــــــــال اونایی که همه دنیــــــارو دارن! قدرشو بدونین!…
&&&&&&&
اگه این متن رو خوندید ازتون معذرت می‌خوام...