دقایق آخر وارثان...
توی سن 18 سالگی،ما زمین خوردیم، دوست داشتیم،گریه کردیم،فرار کردیم و به زانو دراومدیم
به هم دیگه پشت کردیم
_تو نمی تونی از من محافظت کنی...فقط از خودت محافظت کن
_فقط به طبقه دوم نگاه کن
_فکر میکردم تو یه رویای زیبایی،اما تو یه رویای بدی چا ایون سانگ
...با این همه ما فقط 18 سالمون بود،مابه سمت همدیگه رفتیم و دست همدیگرو گرفتیم،با همه توان همدیگرو در آغوش گرفتیم
..........
..........
میتونیم دوباره با هم سقوط کنیم و یا شاید دوباره مجبور شیم زانو بزنیم،اما ما...
با همه ی این احوال ما"به جلو گام برمیداریم"...
نظرات (۵)