در حال بارگذاری ویدیو ...

#نامه_ای_برایِ_خودم

۱۹ نظر گزارش تخلف
Bandage machine
Bandage machine

#نامه_ای_برایِ_خودم
خیلی وقت بود دوست داشتم برات نامه بنویسم،
کاش این نامه رو بخونی...
باز من گفتم کاش..‌.قول داده بودم جوری زندگی کنم که نگم کاش...
ولی کاش زودتر می شناختمت
زودتر می دونستم این دم و بازدمی که میاد و میره برای چی هست، باید چیکار کنم که خوشحال تر باشی، چیکار کنم که صدای خنده هاتو بیشتر بشنوم، چیکار کنم که آرامش داشته باشی... ولی خب به منم حق بده، منم یکی مثل همه ... بلد نبودم زندگی رو ولی دارم یاد می گیرم... مهمترین چیزی که یاد گرفتم تو زندگی این بود
که نمیشه همیشه صبح باشه همونطور که همیشه شب نیست، نمیشه همیشه خنده باشه همونطور که همیشه اشک نیست... کسی می تونه ادعایِ زندگی کردن داشته باشه که هم خندیده باشه و هم اشک ریخته باشه... هم برده باشه و هم باخته باشه... هم به دست آورده باشه و هم از دست داده باشه...
تو خیلی سال هست که داری زندگی می کنی، می بری و می خندی، می بازی و بغض می کنی، کلافه میشی عصبی میشی خسته میشی ... فقط خواستم یادت بندازم زندگی یعنی همین... همین که کنار همه ی خوبی ها و بدی هاش، همه ی خنده ها و اشک هاش جوری زندگی کنی که سرت جلوی خودت بالا باشه!! آره جلوی خودت چون هیچکس نمی دونه تو چه روزهایی رو گذروندی ...
حالا می خوام بهت بگم بیخیال غمِ دنیا، قول میدم باهم همه چی رو درست کنیم ...
می دونم عجیبه ولی آدم باید برای خودش نامه بنویسه تا خودش رو فراموش نکنه... من نمی خوام خودم رو فراموش کنم... دلتنگِ تو

نظرات (۱۹)

Loading...

توضیحات

#نامه_ای_برایِ_خودم

۲۵ لایک
۱۹ نظر

#نامه_ای_برایِ_خودم
خیلی وقت بود دوست داشتم برات نامه بنویسم،
کاش این نامه رو بخونی...
باز من گفتم کاش..‌.قول داده بودم جوری زندگی کنم که نگم کاش...
ولی کاش زودتر می شناختمت
زودتر می دونستم این دم و بازدمی که میاد و میره برای چی هست، باید چیکار کنم که خوشحال تر باشی، چیکار کنم که صدای خنده هاتو بیشتر بشنوم، چیکار کنم که آرامش داشته باشی... ولی خب به منم حق بده، منم یکی مثل همه ... بلد نبودم زندگی رو ولی دارم یاد می گیرم... مهمترین چیزی که یاد گرفتم تو زندگی این بود
که نمیشه همیشه صبح باشه همونطور که همیشه شب نیست، نمیشه همیشه خنده باشه همونطور که همیشه اشک نیست... کسی می تونه ادعایِ زندگی کردن داشته باشه که هم خندیده باشه و هم اشک ریخته باشه... هم برده باشه و هم باخته باشه... هم به دست آورده باشه و هم از دست داده باشه...
تو خیلی سال هست که داری زندگی می کنی، می بری و می خندی، می بازی و بغض می کنی، کلافه میشی عصبی میشی خسته میشی ... فقط خواستم یادت بندازم زندگی یعنی همین... همین که کنار همه ی خوبی ها و بدی هاش، همه ی خنده ها و اشک هاش جوری زندگی کنی که سرت جلوی خودت بالا باشه!! آره جلوی خودت چون هیچکس نمی دونه تو چه روزهایی رو گذروندی ...
حالا می خوام بهت بگم بیخیال غمِ دنیا، قول میدم باهم همه چی رو درست کنیم ...
می دونم عجیبه ولی آدم باید برای خودش نامه بنویسه تا خودش رو فراموش نکنه... من نمی خوام خودم رو فراموش کنم... دلتنگِ تو