در حال بارگذاری ویدیو ...

عشق بی کلام-قسمت15

۰ نظر
گزارش تخلف
{^*_*^}exo{^*_*^} kim ღ woo  ღbin {^*_*^}exo{^*_*^}
{^*_*^}exo{^*_*^} kim ღ woo ღbin {^*_*^}exo{^*_*^}

سریع دستم و جلو دهنش گرفتم و خنده ی کاملا مصنوعی و ضایع تحویل همه اشون دادم
من- می خواست بگه اگه شک کردی پس چرا باهام سنگ کاغذ قیچی بازی کردی؟؟
وای خدا می خواستم درستش کنم بدترش کردم
سریع دستمو از رو دهنش برداشتم ...بدبخت تا الانم داشت تحملم می کرد
دی او- وااااااااااو شما حتی با هم سنگ کاغذ قیچی هم بازی کردین؟؟ سر چی؟؟
شیومین- الحق که سهونی ندیده دوست پیدا میکنی
سهون- وا مگه هرکی با هرکی سنگ کاغذ قیچی بازی کنه دوست میشه؟؟
چانیول- اصل مطلب را عرضه فرمایید
من- سرهیچی
چشمای سهون داشت میوفتاد بیرون
چانیول-واااااات؟؟
تارا- سر چوب
من با حرص- تارا عزیزم
تارا تا اوضاع دستش افتاد زودتند سریع گفت
تارا- چوب شورخوری
لوهان- وااااااااااااااااااااااااوووو اینا رو باش دی او فقط ما جا موندیم
دی او- حالا چی شد؟؟کی برد
شمیم و هانا- اوشون
نامردا به من اشاره می کردن....دارم براشون...
سهون- بله دیگه حالا باید با من بازی کنن
بکهیون مرده بود از خنده
بکهیون-جدی؟؟؟؟توهم که فقط می باخی
وای قلبم...مامانی کمکککک
پارمیدا-اون موقع ما نمی دونستیم که جناب سهون هستن وگرنه
زیر لب خیلی اروم کنار گوش پارمیدا که پیشم نشسته بود گفتم
من- خفه ات میکنمممممم
پارمیدا-سر قولت بااااااششششش
وای که چقدر دلم می خواست الان یه طناب داشتم تک تکشونو دار میزدم
لوهان-کی بازی رو شروع میکنید
آوا-همین الان چطوره؟؟
دی او- خوبه ولی ماکه چوب شور نداریم
هوووووووف خطر از بیخ گوش گذشت
آوا- خخخ فکر اینجاشم بودیم
آخخخخ خدا من چه قدر بدبختم
یه پاکت از کیفش در آورد و داد دست دی او
نامردا دوستشون رو به عشقشون میفروشن
دی او یه چوب شور داد دست سهون
پارمیدا- مارال فیلم بگیرم؟؟؟...خاطره ی خوبی میشه ها
من-نه جیگرم نه عشقم
بکهیون-بگیر بقیه اش با من
تو چی میگی این وسط بکی فوضول؟؟
پارمیدا- آبجی شرمنده راحت باش از خودمونن...بیخیال بابا
اشکالی نداره بزار آخرین خوشی هاشون رو ببینم بعدا برا تک تکشون نقشه ها که ندارم
من- حرفی نیست
بکیون با ذوق- خوبه پس شروع کنید
پارمیدا داشت فیلم میگرفت
دخترا هم داشتن تشویقمون می کردن
خودمم داشت خنده ام میگرفت ...چوب شور روگذاشتم دهنم...سهون نزدیک تر میشد...قلب منم تند تر
بشکن...بشکن دیگه چوب شورلعنتی ...دیوانه دارم میمیرم
...........

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

عشق بی کلام-قسمت15

۴ لایک
۰ نظر

سریع دستم و جلو دهنش گرفتم و خنده ی کاملا مصنوعی و ضایع تحویل همه اشون دادم
من- می خواست بگه اگه شک کردی پس چرا باهام سنگ کاغذ قیچی بازی کردی؟؟
وای خدا می خواستم درستش کنم بدترش کردم
سریع دستمو از رو دهنش برداشتم ...بدبخت تا الانم داشت تحملم می کرد
دی او- وااااااااااو شما حتی با هم سنگ کاغذ قیچی هم بازی کردین؟؟ سر چی؟؟
شیومین- الحق که سهونی ندیده دوست پیدا میکنی
سهون- وا مگه هرکی با هرکی سنگ کاغذ قیچی بازی کنه دوست میشه؟؟
چانیول- اصل مطلب را عرضه فرمایید
من- سرهیچی
چشمای سهون داشت میوفتاد بیرون
چانیول-واااااات؟؟
تارا- سر چوب
من با حرص- تارا عزیزم
تارا تا اوضاع دستش افتاد زودتند سریع گفت
تارا- چوب شورخوری
لوهان- وااااااااااااااااااااااااوووو اینا رو باش دی او فقط ما جا موندیم
دی او- حالا چی شد؟؟کی برد
شمیم و هانا- اوشون
نامردا به من اشاره می کردن....دارم براشون...
سهون- بله دیگه حالا باید با من بازی کنن
بکهیون مرده بود از خنده
بکهیون-جدی؟؟؟؟توهم که فقط می باخی
وای قلبم...مامانی کمکککک
پارمیدا-اون موقع ما نمی دونستیم که جناب سهون هستن وگرنه
زیر لب خیلی اروم کنار گوش پارمیدا که پیشم نشسته بود گفتم
من- خفه ات میکنمممممم
پارمیدا-سر قولت بااااااششششش
وای که چقدر دلم می خواست الان یه طناب داشتم تک تکشونو دار میزدم
لوهان-کی بازی رو شروع میکنید
آوا-همین الان چطوره؟؟
دی او- خوبه ولی ماکه چوب شور نداریم
هوووووووف خطر از بیخ گوش گذشت
آوا- خخخ فکر اینجاشم بودیم
آخخخخ خدا من چه قدر بدبختم
یه پاکت از کیفش در آورد و داد دست دی او
نامردا دوستشون رو به عشقشون میفروشن
دی او یه چوب شور داد دست سهون
پارمیدا- مارال فیلم بگیرم؟؟؟...خاطره ی خوبی میشه ها
من-نه جیگرم نه عشقم
بکهیون-بگیر بقیه اش با من
تو چی میگی این وسط بکی فوضول؟؟
پارمیدا- آبجی شرمنده راحت باش از خودمونن...بیخیال بابا
اشکالی نداره بزار آخرین خوشی هاشون رو ببینم بعدا برا تک تکشون نقشه ها که ندارم
من- حرفی نیست
بکیون با ذوق- خوبه پس شروع کنید
پارمیدا داشت فیلم میگرفت
دخترا هم داشتن تشویقمون می کردن
خودمم داشت خنده ام میگرفت ...چوب شور روگذاشتم دهنم...سهون نزدیک تر میشد...قلب منم تند تر
بشکن...بشکن دیگه چوب شورلعنتی ...دیوانه دارم میمیرم
...........