I’ll put up a fight

I love you for infinity ^ ƴąŝŋā ^
I love you for infinity ^ ƴąŝŋā ^

"For "you

او زنده ماند، نه چون درد نداشت…
بلکه چون دلش هنوز بلد بود بجنگد.

آرام گوشواره‌هایش را درآورد
همان لحظه که دنیا خیال کرد دیگر تمام شده است.

و این، اعلام جنگ او بود
که تمامش را از دست داده بود،
جز "غرور خاموشی"‌اش.

از تابوتش برخاست؛
نه برای نجات،
بلکه برای انتقام از تمام لحظه‌هایی که گفت:
«خوبم»
و کسی نپرسید:
«واقعاً؟»

او زنی‌ست که در دل نبودن،
بودنش را فریاد می‌زند.
نه با کلمات،
که با ایستادن دوباره.

اگر امشب پیدایش کردی،
بدان، این سایه‌ی شکست‌خورده نیست...
این ردّ زنی‌ست که با وجود بدی ها،
باز هم جنگید.

نظرات

در حال حاضر امکان درج نظر برای این ویدیو غیرفعال است.

توضیحات

I’ll put up a fight

۲۵ لایک
۰ نظر

"For "you

او زنده ماند، نه چون درد نداشت…
بلکه چون دلش هنوز بلد بود بجنگد.

آرام گوشواره‌هایش را درآورد
همان لحظه که دنیا خیال کرد دیگر تمام شده است.

و این، اعلام جنگ او بود
که تمامش را از دست داده بود،
جز "غرور خاموشی"‌اش.

از تابوتش برخاست؛
نه برای نجات،
بلکه برای انتقام از تمام لحظه‌هایی که گفت:
«خوبم»
و کسی نپرسید:
«واقعاً؟»

او زنی‌ست که در دل نبودن،
بودنش را فریاد می‌زند.
نه با کلمات،
که با ایستادن دوباره.

اگر امشب پیدایش کردی،
بدان، این سایه‌ی شکست‌خورده نیست...
این ردّ زنی‌ست که با وجود بدی ها،
باز هم جنگید.