خوابم:
داشتم از پله یه جایی(هتل بود فکر کنم) پایین میومدم ،پایینو دیدم خیلی شلوغ بود بعد یه گوشه یکی بود که لباس انهایپن رو پوشیده بود(از همون لباسی که تو given or taken پوشیده بودن) منم توجه نکردم از شلوغی گذشتم.....یهو گفتم برگردم و برگشتم و دیدم جونگوون بود:/ دقیقا خود کیوتشو دیدم...خلاصه تا اینجا خوب بود که شروع شد به چرت بودن...اول از همه من با کره ای داغونم حرف میزدم جونگوونم کر ای حرف میزد میفهمیدم...جونگوونم فارسی رو میفهمید:/// بعدش حالا دسشتو گرفتم همع جا کشوندم جونگوونو (بگم تو خوابم من و جونگوون هر دومون خیلی بی ادب شده بودیم:/) بعد یچم میگه باید بره (خیلیییی کیوت بود) منم میگم عکس بگیریم اصرار میکنم اونم قبول میکنه ولی وقتی میخواد عکس بگیره یه فیلتر خوب پیدا نمیشه:/ تقریبا نیم ساعت با پیدا نکردن فیلتر خوب گذشت و من گوشی مامانمو گرفتمو و با یه فیلتر عکس گرفتم ، از جونگوون پرسیدم میشه بدون فیلتر بگیریم گفت نه:/ خلاصه عکس کرفتم و جونگوون رفت ....بعدش من عکسا رو دیدم ، دو تا گرفته بودم دیگه تو یدونش جونکیو بود فقط تو یکی دیگش یوشی بود فقط:/ عکسم خیلییییی تار بود:/ سریع برگشتم پیش جونگوون تا یه عکس بگیرم که بیدار شدم:// یه جاهم یادمه که وقتی گفتم یه کاری کنه قبول نکرد خواستم بگم من انجینم که چون به کره ای بلد نبودم چی میشه نگفتم:///


خب دیگه خوابم همین بود:///
میدونم بعصی جاهاش خیلی چرت بود://
چرا تو هر دو خوابام جونکیو و یوشینوری بودن:/
به حز اینکه جونگوونو دیدم و تو عکسا جونکیو و یوشی بودن بقیه جاهاش چرت بود:/
ولی خیلییی واقعی بود واقعا از نزدیک حس کردم دیدمش:///
T-T



کامبک تی اکس تی یادتون نرهه