چون زلف توام جانا در عین پریشانی-شعری از رهی معیری در شعر خوانی

۰ نظر گزارش تخلف
شعرگان : وبلاگ رسمی ابوالقاسم کریمی
شعرگان : وبلاگ رسمی ابوالقاسم کریمی

جهت پیگیری منتخبی از اشعار دگمه subscribe را فشار دهید

‌چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی‌سروسامانی

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی‌بینی دردی که نمی‌دانی

ای چشم رهی سویت کو چشم رهی‌جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی


همه یادگارهایم
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
شعری از  رهی معیری
اجرا : بهزاد جعفرپور
موسیقی : Ólafur Arnalds - Faun

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

چون زلف توام جانا در عین پریشانی-شعری از رهی معیری در شعر خوانی

۰ لایک
۰ نظر

جهت پیگیری منتخبی از اشعار دگمه subscribe را فشار دهید

‌چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بی‌سروسامانی

من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی

ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم ترا مانم تو اشک مرا مانی

در سینه سوزانم مستوری و مهجوری
در دیده بیدارم پیدایی و پنهانی

من زمزمه عودم تو زمزمه پردازی
من سلسله موجم تو سلسله جنبانی

از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمی‌بینی دردی که نمی‌دانی

ای چشم رهی سویت کو چشم رهی‌جویت ؟
روی از من سر گردان شاید که نگردانی


همه یادگارهایم
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
شعری از  رهی معیری
اجرا : بهزاد جعفرپور
موسیقی : Ólafur Arnalds - Faun

موسیقی و هنر