یتیز/ یک روز دونفره رویایی در یوتوپیا ATEEZ/ قسمت چهارم
لایک و کامنت یادتون نره تا قسمت بعدی گذاشته بشه
زیرنویس اضافه شد
ATEEZ هفت سال گذشته را چگونه به یاد خواهد آورد؟
سختترین لحظه، لحظهای که احساس کردند برای یکدیگر مقدر شدهاند، چه زمانی بود؟
سونگهوا و سان از یک تفریح به تنهایی در پارک تفریحی آخر شب که همیشه آرزویش را داشتند، لذت میبرند و از شبی پر از عاشقانه که حتی نمیتوانستند تصور کنند، لذت میبرند.
هونگجونگ و وویونگ، که به خرید علاقه زیادی دارند، از یک فروشگاه عتیقه بازدید میکنند و لباسهای یکدیگر را در خواب میبینند.
در همین حال، آنها از مسیر کوهستانی دشوار بالا میروند و سرانجام به قله میرسند.
یونهو و مینکی با یک مانع غیرمنتظره روبرو میشوند، و روز به اصطلاح شاد آنها در آستانه نابودی کامل است.
وقتی بر محدودیتهای خود غلبه کنند و بالهای خود را باز کنند، آیا میتوانند بالاتر پرواز کنند؟
خورشید غروب کرده است و محل ماهیگیری با مکالمه بین یوسانگ و جونگهو آماده است.
نظرات (۳)