در حال بارگذاری ویدیو ...

♥ قسمت چهل و هفتم فیک رها شده ♥

۰ نظر گزارش تخلف
✦MŔ.ĴƐ♡И.♡ER✦ ♥ _ ♥ خیار نما ♥_♥
✦MŔ.ĴƐ♡И.♡ER✦ ♥ _ ♥ خیار نما ♥_♥

و از کارم پشیمون شدم اگه دوباره حالش بد شه چی ؟؟؟ همچنان سعی میکردم بی اهمیت باشم
جنی : ببین الان در وعضیتی نیستی که لجبازی کنی ... اگه مدیر تورو اینجوری ببینه مصلمن اخراج میشی
حرفی نزدم
جنی : بیا بریم تو اتاق من اونجا جعبه ی کمک های اولیه دارم میتونم کمکت کنم
اروم دنبالش رفتم دلم نمیخواست لجبازی کنم چون بخاطر کارم پشیمون بودم اگه دوباره حالش بد بشه همش تقصیر منه اروم دنبالش رفتم که به زور با یه دستش درو باز کرد و رفتم که درو بست اروم رفت سمت کمدشو درشو باز کردو یه جعبه اورد و نشست رو تخت به منم گفت بشینم کنارش میخواست با یه دست انجام بده که دید نمیشه و اون یکی دستشم اورد بالا همی سعی میکرد من نفهمم که درد داره ولی متوجه دردش بودم با هر بار که دستشو تکون میداد عرق روی صورتش جمع میشد
جنی : دستت و زد عفونی کردم و بانداژش کردم فردا هم بیا تا برات عوضش کنم فقط م..یشه لباستو بزنی بالا ... میخوام شکمتو ببندم چون لباست پاره شده دیدم
سرشو انداخت پایین لباسمو دراوردم که اروم اروم به شکمم اسپری بی حسی زد و با بانداژ بستش اومد جلو و یه پنبه برداشت و شروع کرد به زد عفونی کردن زخمای صورتم زخمای صورتم کم بود برای همین زود خوب میشدن بیشتر شکمم ضربه خورده بود بعد از حدودا نیم ساعت کار جنی تموم شد و نشست کنار و یه نفس عمیق کشید حس کردم هر لحظه داره قرمز تر میشه و بیشتر عرق میکنه
من : جنی خوبی ؟؟؟
جنی : هاان ؟؟ اره اره خوبم ... میخوای بری یکم استراحت کنی ؟؟؟
من : اره بهتره برم
بلند شدم و یه نگاه به جنی انداختم حالش زیاد خوب نبود یعنی اصلا خوب نود ولی اگه میموندمم بیشتر عذاب وجدان میگرفتم از اتاق رفتم بیرون و رفتم سمت اتاقم اومدم در و باز کنم که هرچی گشتم کارته رو پیدا نکردم ( محض اطلاعتون درا با کارت باز و بست میشه ) نا امیدانه نشستم دم در خوب نمیتونم که تا دو روز دیگه بی اتاق باشم اخه همه دوروز دیگه از استودیو برمیگردن کارتمم که نمیدونم کجا انداختم بلند شدم و رفتم سمت اتاق جنی اینجور بهتر بود هم میتونستم مراقب جنی باشم هم خودم اواره نبودم در زدم که بعد از چند دیقه جنی با قیافه ی پریشون در و باز کرد
جنی : چیزی شده ؟؟
من : من کارتمو گم کردم و نمیونم کجا گزاشتمش در اتاق مدیر و درمانگاه هم بستست و من جایی ندارم برم میشه توی این دوروز اینجا بمونم ؟؟

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

♥ قسمت چهل و هفتم فیک رها شده ♥

۹ لایک
۰ نظر

و از کارم پشیمون شدم اگه دوباره حالش بد شه چی ؟؟؟ همچنان سعی میکردم بی اهمیت باشم
جنی : ببین الان در وعضیتی نیستی که لجبازی کنی ... اگه مدیر تورو اینجوری ببینه مصلمن اخراج میشی
حرفی نزدم
جنی : بیا بریم تو اتاق من اونجا جعبه ی کمک های اولیه دارم میتونم کمکت کنم
اروم دنبالش رفتم دلم نمیخواست لجبازی کنم چون بخاطر کارم پشیمون بودم اگه دوباره حالش بد بشه همش تقصیر منه اروم دنبالش رفتم که به زور با یه دستش درو باز کرد و رفتم که درو بست اروم رفت سمت کمدشو درشو باز کردو یه جعبه اورد و نشست رو تخت به منم گفت بشینم کنارش میخواست با یه دست انجام بده که دید نمیشه و اون یکی دستشم اورد بالا همی سعی میکرد من نفهمم که درد داره ولی متوجه دردش بودم با هر بار که دستشو تکون میداد عرق روی صورتش جمع میشد
جنی : دستت و زد عفونی کردم و بانداژش کردم فردا هم بیا تا برات عوضش کنم فقط م..یشه لباستو بزنی بالا ... میخوام شکمتو ببندم چون لباست پاره شده دیدم
سرشو انداخت پایین لباسمو دراوردم که اروم اروم به شکمم اسپری بی حسی زد و با بانداژ بستش اومد جلو و یه پنبه برداشت و شروع کرد به زد عفونی کردن زخمای صورتم زخمای صورتم کم بود برای همین زود خوب میشدن بیشتر شکمم ضربه خورده بود بعد از حدودا نیم ساعت کار جنی تموم شد و نشست کنار و یه نفس عمیق کشید حس کردم هر لحظه داره قرمز تر میشه و بیشتر عرق میکنه
من : جنی خوبی ؟؟؟
جنی : هاان ؟؟ اره اره خوبم ... میخوای بری یکم استراحت کنی ؟؟؟
من : اره بهتره برم
بلند شدم و یه نگاه به جنی انداختم حالش زیاد خوب نبود یعنی اصلا خوب نود ولی اگه میموندمم بیشتر عذاب وجدان میگرفتم از اتاق رفتم بیرون و رفتم سمت اتاقم اومدم در و باز کنم که هرچی گشتم کارته رو پیدا نکردم ( محض اطلاعتون درا با کارت باز و بست میشه ) نا امیدانه نشستم دم در خوب نمیتونم که تا دو روز دیگه بی اتاق باشم اخه همه دوروز دیگه از استودیو برمیگردن کارتمم که نمیدونم کجا انداختم بلند شدم و رفتم سمت اتاق جنی اینجور بهتر بود هم میتونستم مراقب جنی باشم هم خودم اواره نبودم در زدم که بعد از چند دیقه جنی با قیافه ی پریشون در و باز کرد
جنی : چیزی شده ؟؟
من : من کارتمو گم کردم و نمیونم کجا گزاشتمش در اتاق مدیر و درمانگاه هم بستست و من جایی ندارم برم میشه توی این دوروز اینجا بمونم ؟؟