چآلش ماجرا جنگـــــــــــــــل
چالش مشترک من و رضا +-+ بریم_مبارکه چالش-
۱-چه جانور فانتزی هسی(الف،انسان،پری و...)؟ویژگی هات شکل ظاهری؟شیفتر گرگینه یه گرگ خاکستری
۲-فکر کن وارد ی جنگل شدی که ی رودخانه دارد،شدت؟عمق؟سرعت اب چقدر هست؟شدته خاصی نداره از لبه های رودخانه دور میشی عمق زیاد تر میشه خیل زیاد سرعتم خوبه بد نیس :/
۳-اسبی رو کنار خودت میبینی چقدر باهاش فاصله داری؟خیلی زیاد
۴-با اسب شروع ب حرکت میکنی ک شیری رو میبینی که به قصد حمله بسمت شما میاد،ایا اسب رم میکنه؟خودت چطور؟و فاصله شیر با تو چقدر است؟اگه شیر حمله کنه اسبه سکته م میزنه منم با دیدن شیر روحم می مونه
۵-به ی ابشار میرسی،ارتفاع ابشار؟20000 متر
6- از کنار ابشار رد میشی یا از وسطش؟کنار
7- بعد از رد شدن از ابشار یه خونه میبینی چه شکلیه ? کلبه ی چوبی با یه عالمه درخت و گیاه دورش
8- واردش میشی اولین چیزی که میبینی چیه ؟کف اتاق پادری
9- یه اقای پیر قد بلند میاد جلوت و میگه با چه جرعتی وارد این خونه شدی چه جوابی میدی؟میگم هیچ جرعتی ولی خسته م :/
10- شروع میکنه با چوبش بهت حمله میکنه با چی از خودت دفاع میکنی ؟
چون پیره مرده ضربه وارد میکنم به ساق پاهاش
11- بعد از خارج شدن از خونه دنبال غذا میگردی چی پیدا میکنی؟خرگوش
12- اخر سر به کجا میری که پناه بگیری؟برمیگردم پیشه آبشار چادر میزنم
نظرات (۲)