این رقص از کو ( برای شروع داستانمه )

۹ نظر گزارش تخلف
* ... EXO . XOXO  ... *
* ... EXO . XOXO ... *

میدونم تکراریه گزارش ندید چون با لپ تاپم و ویدیو نداشتم اینو گذاشتم برید ادامه داستانو بخونید

صیح بود که از خواب بیدار شده بودم
امروز میخواستم برم کنسرت گروه اکسو ....... باور کردنش اصلا سخت نبود خخخخ
سریع پا شدم و موهای بلند و مشکیمو شونه زدم و باز گذاشتم
کلاه سفیدمو پوشیدم سرم و پالتوی بالای زانو سفید و پوتین سفید و جوراب شلواری مشکی با بلوز و کیف مشکی
زمستون بود و هوا سرد
قرار بود با جو هیون دوستم و دوست پسرش مین جونگ بریم
بنابراین منم از اتاقم زدم بیرون و رفتم یه لیوان هوه برداشتم سریع خوردم و رفتم توی حیاط که جو هیون و مین جونگ رو توی ماشین دیدم
سریع رفتم و سوار ماشین شدم و بعد سلام و احوالپرسی و یکم شوخی راه افتادیم به سمت محل برگزاری کنسرتشون
واییی ...... خیلی جالبه
بعد حدودا نیم ساعت رسیدیم دم در سالن
دل تو دلم نبود بنابراین سریع پیاده شدم ....... تا پیاده شدم چشمم به لوهان افتاد که کلی دختر دورش بودن داشتن ازش عکس میگرفتن
طبق معمول دخترا دور و بر پسرا و پسرا دور و بر دخترا .... ایششش
تا میخواستم برم توی سالن لوهان سرشو برگردوند و دیدم
خشکم زد ........... اونم چشماش گشاد شده بود
یا خدا چیکار کنم

اینو سریع نوشتم بعدا کاملتر مینویسم ..... ببخشید باید بخوابم

نظرات (۹)

Loading...

توضیحات

این رقص از کو ( برای شروع داستانمه )

۱۵ لایک
۹ نظر

میدونم تکراریه گزارش ندید چون با لپ تاپم و ویدیو نداشتم اینو گذاشتم برید ادامه داستانو بخونید

صیح بود که از خواب بیدار شده بودم
امروز میخواستم برم کنسرت گروه اکسو ....... باور کردنش اصلا سخت نبود خخخخ
سریع پا شدم و موهای بلند و مشکیمو شونه زدم و باز گذاشتم
کلاه سفیدمو پوشیدم سرم و پالتوی بالای زانو سفید و پوتین سفید و جوراب شلواری مشکی با بلوز و کیف مشکی
زمستون بود و هوا سرد
قرار بود با جو هیون دوستم و دوست پسرش مین جونگ بریم
بنابراین منم از اتاقم زدم بیرون و رفتم یه لیوان هوه برداشتم سریع خوردم و رفتم توی حیاط که جو هیون و مین جونگ رو توی ماشین دیدم
سریع رفتم و سوار ماشین شدم و بعد سلام و احوالپرسی و یکم شوخی راه افتادیم به سمت محل برگزاری کنسرتشون
واییی ...... خیلی جالبه
بعد حدودا نیم ساعت رسیدیم دم در سالن
دل تو دلم نبود بنابراین سریع پیاده شدم ....... تا پیاده شدم چشمم به لوهان افتاد که کلی دختر دورش بودن داشتن ازش عکس میگرفتن
طبق معمول دخترا دور و بر پسرا و پسرا دور و بر دخترا .... ایششش
تا میخواستم برم توی سالن لوهان سرشو برگردوند و دیدم
خشکم زد ........... اونم چشماش گشاد شده بود
یا خدا چیکار کنم

اینو سریع نوشتم بعدا کاملتر مینویسم ..... ببخشید باید بخوابم

موسیقی و هنر