در حال بارگذاری ویدیو ...

برهان نظم - 6

Li In Suk - #طوفان_الاقصی * زن ، عفت ، افتخار - مرد ، عزت ، اقتدار*

گفت و گوی نیوتن با دانشمند مادی گرا :
نیوتن ، منجم و ریاضی دان مشهور ، از یک صنعت گر ماهر خواست ماکت کوچکی از منظومه شمسی بسازد . سیّارات این منظومه ، توپ های کوچکی بودند که با تسمه به یکدیگر مرتبط بودند . این ماکت ، هندل کوچکی داشت که با حرکت آن ، تمام توپ ها به شکل بسیار جالبی در مدار خود و دور هسته ی مرکزی به گردش در می آمدند .
یک روز نیوتن ، کنار میز مطالعه ی خود نشسته بود و این ماکت هم مقابلش قرار داشت . در این هنگام ، دوست او که دانشمندی مادی گرا بود ، وارد شد . هنگامی که چشم او به آن ماکت زیبا افتاد ، تعجب کرد . وقتی نیوتن هندل ماکت را حرکت داد و آن سیّارات با سبکی جالب ، به دور هسته ی مرکزی حرکت کردند ، تعجب آن دانشمند بیشتر شد و با اشتیاق خاصی گفت : چه دستگاه شگفت انگیزی ! چه کسی آن را ساخته است ؟!
نیوتن جواب داد : هیچ کس ، خودش تصادفاً به وجود آمده است .
دانشمند مادی گفت : آقای نیوتن ، فکر کردید من احمقم ؟! چگونه ممکن است این ماکت با این ظرافت خاص خودش تصادفاً به وجود آمده باشد؟ نه تنها سازنده دارد بلکه سازنده اش نابغه است .
نیوتن به آرامی برخاست و دست روی شانه ی او گذاشت و گفت : دوست من ! آنچه شما می بینید تنها یک ماکت کوچک است که از روی سیستم واقعی منظومه ی شمسی ساخته شده است . با این حال ، شما حاضر نیستید بپذیرید که تصادفاً و خودبخود بوجود آمده باشد ؛ پس چگونه اعتقاد دارید خود آن منظومه شمسی ، با همه وسعت و پیچیدگی که دارد ، آفریننده ای عاقل و قادر نداشته و بدون سازنده پدید آمده باشد ؟
اینجا بود که دانشمند مادی شرمنده شد و جوابی برای گفتن نداشت .

آری ، این همان برهان نظم برای وجود آفریدگار قادر و تواناست .

https://www.namasha.com/v/b3LASejT
https://www.namasha.com/v/t7ke8APo

http://dashtlaleh.blogfa.com/

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

برهان نظم - 6

۷ لایک
۰ نظر

گفت و گوی نیوتن با دانشمند مادی گرا :
نیوتن ، منجم و ریاضی دان مشهور ، از یک صنعت گر ماهر خواست ماکت کوچکی از منظومه شمسی بسازد . سیّارات این منظومه ، توپ های کوچکی بودند که با تسمه به یکدیگر مرتبط بودند . این ماکت ، هندل کوچکی داشت که با حرکت آن ، تمام توپ ها به شکل بسیار جالبی در مدار خود و دور هسته ی مرکزی به گردش در می آمدند .
یک روز نیوتن ، کنار میز مطالعه ی خود نشسته بود و این ماکت هم مقابلش قرار داشت . در این هنگام ، دوست او که دانشمندی مادی گرا بود ، وارد شد . هنگامی که چشم او به آن ماکت زیبا افتاد ، تعجب کرد . وقتی نیوتن هندل ماکت را حرکت داد و آن سیّارات با سبکی جالب ، به دور هسته ی مرکزی حرکت کردند ، تعجب آن دانشمند بیشتر شد و با اشتیاق خاصی گفت : چه دستگاه شگفت انگیزی ! چه کسی آن را ساخته است ؟!
نیوتن جواب داد : هیچ کس ، خودش تصادفاً به وجود آمده است .
دانشمند مادی گفت : آقای نیوتن ، فکر کردید من احمقم ؟! چگونه ممکن است این ماکت با این ظرافت خاص خودش تصادفاً به وجود آمده باشد؟ نه تنها سازنده دارد بلکه سازنده اش نابغه است .
نیوتن به آرامی برخاست و دست روی شانه ی او گذاشت و گفت : دوست من ! آنچه شما می بینید تنها یک ماکت کوچک است که از روی سیستم واقعی منظومه ی شمسی ساخته شده است . با این حال ، شما حاضر نیستید بپذیرید که تصادفاً و خودبخود بوجود آمده باشد ؛ پس چگونه اعتقاد دارید خود آن منظومه شمسی ، با همه وسعت و پیچیدگی که دارد ، آفریننده ای عاقل و قادر نداشته و بدون سازنده پدید آمده باشد ؟
اینجا بود که دانشمند مادی شرمنده شد و جوابی برای گفتن نداشت .

آری ، این همان برهان نظم برای وجود آفریدگار قادر و تواناست .

https://www.namasha.com/v/b3LASejT
https://www.namasha.com/v/t7ke8APo

http://dashtlaleh.blogfa.com/

مذهبی