ᴀ ʙʀɪᴅɢᴇ ᴛᴏ ʜᴇᴀᴠᴇɴ +کپ
و حال قدم میگذارم در راه رسیدن به ... فردایی بهتر؟ قرار است از جهانی ناآشنا گذر کنم.
چرا که رویاهایم مرا در آغوش کشیدند و برای همیشه از میان انسانها بردند اما... اما از شانس خوبم ، آنها هم مرا تنها گذاشتند و به حال خود رها کردند:) و من ماندم و پلی برای عبور از آنچه هستم.
اما اکنون این من ، من نیست بلکه خونین دلی است که نه رویاهای بیرحمش را میخواهد و نه این انسانهای بیدل را... بلکه خودش را میخواهد فقط خودش ؛ و تو ای من عزیز عبور میکنم از جنگل و دریا و کوه ، از حیوانهای وحشی و انسانها ، از این کرهی آبی و کهکشان بیانتها فقط و فقط برای رسیدن به تو
تویی که ...
نظرات (۱۳)