تصنیف قدیمی شب از خیالت در فغان، کیهان کلهر آواز حسینی سهتار طبسیان تمبک هنری، آهنگ علینقی وزیری، ونکوور بیاد روحانگیز
شب از خیالت در فغان روز از غمت در زاریم
دارم عجب روز شبی این خواب و این بیداریم
از کویت ای نا آشنا رفتم ز صد حسرت مگر
مایل شوی سوی وفا یا بی وفا پنداری ام
رنجور عشقم شربتم تلخی لعل آن صنم
شاید مسیحا دم کند از حسرت بیماریم
گفتی که عاشق می کند روزی علاج درد تو
مشتی زنم روزی به سر گر اینچنین بگذاریم
بر دل خیال خنجرت چون بگذرد از شوق او
خمیازه بگشاید زهم لبهای زخم کاریم
نظرات