داستان رین ومادرش خیلی گریه داره.رین تویه خانواده فقیربزرگ شد.پدرش رفت استرالیاتاخرج خانواده رودربیاره امانمیتونست بهشون پول کافی بده.واسه همین رین مجبورشدهمزمان بادرسش،رفتگری کنه وازاین طریق خرج خانواده رودربیاره تااین که مادرش مرض قندمیگیره ورین پولی برای درمانش نداشته تااین که یه روزمریضی مادرش بیشترمیشه ورین هم کاری نمیتونه بکنه ودریه روز بارانی،مادرش درآغوشش فوت میکنه.قبل ازمرگش به رین میگه بایددرتمام کره مشهوربشی..رین هم به مدرسه رقص میره واونقدرازخودش پشتکارنشون میده تااینکه یکی ازکمپانی هاقبولش میکنن وکم کم به شهرت جهانی میرسه.اینجا رین زیرقطرات آب که یادآوراون روزبارونیه این آهنگوبرای مادرش میخونه وآخراجرا هم کنترلشو ازدست میده وبرای چنددقیقه شدیداگریه میکنه وبرای اینکه آهنگش خراب نشه باهمون حالت گریه آهنگو زیرقطرات آب ادامه میده..جالبه بدونید اسم اصلی رین جانگ جی هونه ولقب رین(باران که به کره ای میشه بی)روهم بخاطراتفاق اون روز گذاشته...حتتتما این اجرارو ببینید....خیلی گریه داره...رین خیلی مادرشودوست داشت واین آهنگو باگریه زیاد برای اون خوند