Part:7 عاشق پرستار بچه ام شدم
چن چن: بابا مامان رو بیار اتاق من
لوکا: گمشو بابا
نظر نویسنده:( نتیجه ی گفتن فقط مال توعه بهت گفته بودم)
رز: چن چن من پیش بابات میخوابم تو راحت بخواب
لوکا: دیدی
چن چن: باشه مامانی
رز: لوکا بزار من بخواب
لوکا: تب داری
رز: چیزی نیست بابا
لوکا: صبر کن دکتر بیارم
فلش بک: دکتر اومد و رز رو معاینه کرد
رز: دکتر من میمیرم
لوکا: بسه
دکتر: نه نمیمیرین فقط لطفا شب رو به خدمتکاراتون بگین پیشش باشن و همش بهش دستمال خیس بزارن اگه نزارن ممکنه از تب بدنتون ضعیف بشه
لوکا: مرسی
رز: به یکی از خدمتکارا بگو بیاد
لوکا: نه خودم انجامش میدم
رز: تو باید بری سر کار
لوکا: یک روز چیزی نیست
رز: قبول نمیکنم
لوکا: بخواب
فلش بک: صبح شد و لوکا از صبح تا شب بهش دستمال گذاشت و رز که بیدار شد میخواست بره که پایین لوکا اومد
لوکا: کجا دکتر گفته نمیتونی بری
رز: خسته شدممم
فلش بک: یک هفته شد و لوکا رز رو برای معاینه و باز کردن بخیه برد
پرستار: بخوابین بخیه رو دربیارم
رز: نهه من میترسم نههه
لوکا: گرفتم دکتر درش بیار
پرستار: باشههه
رز: درد داشتتتتتت باهات قهرم
لوکا: نه عزیزم قهر نکن تو رو خدا
رز: حرف نزن من میرم بیمارستان
لوکا:نه میری الیور رو ببینی
رز: اون دوست صمیمیم هست و کراش قبلیم الان تورو دوس دارم
فلش رک: همینجوری ادامه داشت که اخر رز رفت بیمارستان ولی لوکا هم باهاش اومده بود
الیور: سلااامم
رز: سلاممممم
لوکا: سلام و زهرمار
رز: الیور دلم بهت تنگ شده بود
الیور: منم بیا بغلم
رز و الیور جلوی لوکا همو بغل کردن مثل زوج های عاشق
لوکا: خیانت تو رز روشن
الیور: این کیه ؟
رز: شوهرم
الیور: این همونی نیست که بچه داشت زن دوم شدی احمق
رز: کثافت حرف دهنتو بدون
لوکا: زندگی ما به تو ربطی نداره
الیور: رز بیا بریم اتاق طبق معمول روی پرژوه کار کنین
گزارش ممنوع
نظرات (۲)