___
تمام طول روزتو میکنی تخمی سپری
فکر به چیزی که باختی ببری
اون مغزتو میگاد مثل سگ پشیمونی
تو گفته بودی که راه سختو میتونی
اما بعد دیدی تویی و کمی مایه تو جیب
به جایی نمیرسی با این قدمای کوچیک
این زندگی گفت دو چیزو یاد پس بگیر
امید بده به جاش بیلاخ پس بگیر
یاد میگیری که ناشتا نرینی
جاهایی میری که یه موقع آشنا نبینی
نه حسشو داری نه حال فک زدن
تو خودت پیج میشی دیگه آره مثلا
حرفات همیشه بوی غم میده
تو آینه هم تصویر دیگه گندیده
هنو بالا سرت گرماشو داری
راستی دل خوشیاشو سیری چند میده
گرگ باش ،
مثل من
مثل ببر
مثل جغد تو پرسههای شهر
مثل سنگ تو لحظههای سخت تو عرصه های تنگ
نعرتو بذار تو بارون و
بشکن رد شو حتی قانونو
دل نبند که تش تلخیه
میشی مثل من نفس تخلیه
با دستات ، همیشه خسته رو تنت
رو زخماتم نمک وابسته بودنه
ترجیح میدی جای اینکه نقشه بچینی
واسه بعد زندگیتو توی لحظه ببینی
میشه شب میشه روز میشه فردا
تو میخواستی نهرو کنی دریا
هه شدی شبیه مردمت
ببین تو رویا همیشه حقیقت گمه
نظرات