رمان انیمهای تنفس طوفان/ typhoon breath_ پارت ۷۰:
هارو حرفشو قطع کرد-الان نجات هممون مهم تر از پرسیدن حال ایریهاس.درضمن اون خودش داوطلبانه رفت بالای دکل!
کیویا-کاپیتان!
با اخمی که هارو کرد همه خفه خون گرفتن..جوونم جذبه! میگم،اینم بد نیستا!
وجدان:خفه شو-_-
زهرمار ضدحال! ولی خدایی دم هارو گرم!بدم میاد از سین جیم شدن!
رومو کردم سمت هارو و گفتم+بله کاپیتات تونستم تماس بگیرم..و گفتن که رد مختصاتتونو زدیم و تا چند دقیقهی دیگه هلیکوپتر میرسه.
هارو-خوبه..
دایی-بچه ها موفق شدین تماس بگیرین؟
به به ساعت خواب! دایی من هم که ز غوغای جهان فارغ بر لب جوی نشیند گذر عمر ببیند._.
هارو-بله مربی.گفتن که هلیکوپتر امداد تا چند دقیقهی دیگه میرسه.
+به لطف من البته!
هارو نگاهی بهم انداخت،چشماش رفت سمت دستام.آستینای گرمکنم رو کشیدم پایین تا قرمزی دستام پیدا نیاد.
هارو-دستتو ببینم؛
+ها؟من؟
-عاره!
+چرا؟
-وقتی یه چیزی بهت میگم گوش کن.
و با یک حرکت انتحاری خودشو رسوند بهم و مچم رو گرفت و آستین گرمکنم رو زد بالا.
دستم سوخت و آخم بلند شد
شیزوکو-هیین دختر دستت چی شده؟!
هارو با همون اخمش-به خاطر داغ بودن دکله!
یوتا-بله؛بعد شما میگین حال آدرین مهم نیس! بفرما!خودشو داغون کرده!
دستمو از تو دست هارو کشیدم+من خودم داوطلب شدم پس جای بحثی باقی نمیمونه!
دایی-جریان چیه هارو؟دکل؟داوطلب؟
هارو- فقط بالای دکل آنتن میداد،برای همین.
دایی حرفشو قطع کرد-تو رفتی بالای دکل؟
+آره ولی چیزیم نشد به خدا خوبم!
دایی با هول و ولا اومد سمتم-ببینم دستتو..حالت خوبه میتونی نفس بکشی طوریت نشده؟
+نه دایی خوبم جون داداشم خوبم ولم کن دیگه._.
دایی ازم جدا شد-مطمئنی؟
+آره دیگه!
همون لحظه یه هلیکوپتر که آرم امداد یاماها روش بود با فاصلهی چندین متری ازمون نشست و همزمان چند نفر از داخلش پیاده شدن و سمت ما اومدن..
یهو همه عین وحشیا حمله کردن سمت هلیکوپتر! منم اومدم برم که شین دستمو گرفت.گ..چون دستمو محکم گرفت جای سوختگی درد گرف و آخ بلندی گفتم،تا صدامو شنید فشار دستشو کمتر کرد،به آرومی آستینمو بالا زد و به جای سوختگی نه چندان شدید روی دستم نگاه کرد-چرا همچین کاری کردی؟
نفسم داشت اذیت میکرد+چون میخاستک بهت...ثابت کنم میتونم!
تو چشمام خیره شد-حالت خوبه؟
سرمو به بالا و پایین تکون دادم یعنی آره...
ولی اون اخم غلیظی کرد و گفت-نیستی! اسپری آسمت کجاست؟
بعد هم کولیمو ازم گرفت و زیر و روش کرد تا ...
نظرات (۴)