:)))))))))
در مرحله ایی از زندگیم.....
ک ب جز....
ته دیگ ماکارونی....و
سیب زمینی سرخ کرده....و
اون طرف سرد بالشم .....
هیچ دلخوشیی ندارم.....
چن وق پیش ی پسره بم پی ام داد هر چی تایپ میکردم میفرستادم گوشی بابام صدا میداد://///حداقل روسایلنت بزار پدر من:))))
یکم بخندیم:)))))))))
نظرات (۷)