در حال بارگذاری ویدیو ...

لی مین هو و کیم هی سان در پشت صحنه های سریال ایمان (لطفا... بغلم کن)

۱۲ نظر
گزارش تخلف
فریماه (آفلاین شدم... اما شما روی خط لبخند بمونید)

چوی یونگ و اون سو درحال فرار هستن و یه عده آدمکُش هم دنبالشون.
اینجا سکانسیه که اون سو قراره اون قوطی پلاستیکیه رو پیدا کنه. اولش که سرِ بالا پایین شدن از سنگ ها، هی سان حسابی خسته شده و خیلی بامزه پهن شده کف زمین.
بعدم یکی از عوامل پشت صحنه خودشو لابه لای این سنگ ها استتار کرده و معلوم نیست در حال چه کاریه که همچین که هی سان چشمش بهش می افته میزنه زیر خنده.
.
اون سو قوطی رو پیدا میکنه و حالش دگرگون میشه و وقتی چوی یونگ ازش میپرسه چی شده اون سو میگه فقط.. لطفا بغلم کن (دیدین شبکه نمایش اینو اینطوری دوبله کرده بود: فقط شوکه شدم.. بقیه اش هم که کلا سانسور شد) اینجا هم تا هی سان دستشو میذاره به صورت مین هو دوتاشون خنده شون میگیره و بعدم شروع میکنن به یه بحث دونفره درباره اون سکانس. کارگردان هم اون پشت انگار داره برا خودش سخنرانی میکنه وگرنه این دو تا که مشغول صحبت های خودشونن!

نظرات (۱۲)

Loading...

توضیحات

لی مین هو و کیم هی سان در پشت صحنه های سریال ایمان (لطفا... بغلم کن)

۳۵ لایک
۱۲ نظر

چوی یونگ و اون سو درحال فرار هستن و یه عده آدمکُش هم دنبالشون.
اینجا سکانسیه که اون سو قراره اون قوطی پلاستیکیه رو پیدا کنه. اولش که سرِ بالا پایین شدن از سنگ ها، هی سان حسابی خسته شده و خیلی بامزه پهن شده کف زمین.
بعدم یکی از عوامل پشت صحنه خودشو لابه لای این سنگ ها استتار کرده و معلوم نیست در حال چه کاریه که همچین که هی سان چشمش بهش می افته میزنه زیر خنده.
.
اون سو قوطی رو پیدا میکنه و حالش دگرگون میشه و وقتی چوی یونگ ازش میپرسه چی شده اون سو میگه فقط.. لطفا بغلم کن (دیدین شبکه نمایش اینو اینطوری دوبله کرده بود: فقط شوکه شدم.. بقیه اش هم که کلا سانسور شد) اینجا هم تا هی سان دستشو میذاره به صورت مین هو دوتاشون خنده شون میگیره و بعدم شروع میکنن به یه بحث دونفره درباره اون سکانس. کارگردان هم اون پشت انگار داره برا خودش سخنرانی میکنه وگرنه این دو تا که مشغول صحبت های خودشونن!