چانی خیلی بامزه و یواشکی از پشت دنبال مینهو و موقعیت مناسب بود تا پیشی کوچولوشو بلند کنه....بیاید کپ پیام بابل چانی.

FAFA
FAFA

– برای اولین بار توی زندگیم به شیلی اومدم… اینکه تونستم همراه با آدم‌های عزیزم روی صحنه بایستم، لبخندهای استی‌های عزیز رو ببینم و موسیقی و اجرای خودمون رو بهشون نشون بدم، واقعاً خوشحالم کرد… ㅠ

ولی متأسفانه امروز به خاطر درد شدیدی که از بدو تولد توی کف پام دارم، نتونستم اجرای کاملی داشته باشم و بابتش خیلی معذرت می‌خوام… ㅠㅠ (این یه مشکلیه که درمانی نداره، ولی نگران نباشید، زودتر بهتر می‌شه!!!)

با این حال، چیزی که واقعاً ازتون ممنونم اینه که به خاطر استی، درد رو خیلی حس نکردم و تونستم اجرا رو ادامه بدم!
اینکه همه با هم تک‌تک آهنگ‌ها رو خوندین، پریدین و حسابی خوش گذروندین، اجرا رو واقعاً خاص و فراموش‌نشدنی کرد و منو حسابی تحت تأثیر قرار داد… ㅠ

هنوزم حس و حال اجرا توی دلم مونده و خوابم نمی‌بره ㅋㅋㅋ
این اولین بار بود که به اینجا میومدم، ولی حس می‌کنم یه خونه‌ی دیگه پیدا کردم، و بابتش از استی‌های شیلی خیلی ممنونم ㅠㅠ

راستش حس می‌کنم باعث شدم هفت سال منتظرم بمونین و از این بابت ناراحتم، ولی مطمئن باشید که دوباره برمی‌گردیم!!! اون موقع هم حسابی خوش می‌گذرونیم!!! ㅠ
– شروعمون تو شیلی خیلی خوب بود… دارم فکر میکنم شهرای دیگه‌ی آمریکای جنوبی دیگه دقیقا چقد قراره خوش بگذره…
– مشتاقانه منتظرشمㅠㅠㅠ
– عا راستی از کمپانی بهم گفتن به خودم سخت نگیرم و استراحت کمم ولی من گفتم میخوام انجامش بدم و واسه همین انجامش دادم!!!
– به هرحال چیزی ام نیست که بدتر بشه فقط خیلی درد میکرد واسه همین من خواستم که انجامش بدم!!!
– راستش همیشه درد داشتم و کم‌کم بهش عادت کرده بودم، برای همین تا الان هم تحملش می‌کردم. ولی امروز با خودم گفتم: “اوه، سطح جدیدی از درد کشف شد!؟! اگه بتونم اینو هم تحمل کنم، یعنی قوی‌تر می‌شم؟!؟!” و همین باعث شد یه جورایی هیجان‌زده بشم ㅋㅋㅋㅋㅋㅋㅋㅋㅋ
– فکر میکنم اگه یه وقت انجامش نمیدادم خیلی پشیمون میشدم…
اینجور که مشخصه توی اجراها بوده و کلیم بپر بپر کرده......قلبم درد گرفت.....

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

چانی خیلی بامزه و یواشکی از پشت دنبال مینهو و موقعیت مناسب بود تا پیشی کوچولوشو بلند کنه....بیاید کپ پیام بابل چانی.

۵ لایک
۰ نظر

– برای اولین بار توی زندگیم به شیلی اومدم… اینکه تونستم همراه با آدم‌های عزیزم روی صحنه بایستم، لبخندهای استی‌های عزیز رو ببینم و موسیقی و اجرای خودمون رو بهشون نشون بدم، واقعاً خوشحالم کرد… ㅠ

ولی متأسفانه امروز به خاطر درد شدیدی که از بدو تولد توی کف پام دارم، نتونستم اجرای کاملی داشته باشم و بابتش خیلی معذرت می‌خوام… ㅠㅠ (این یه مشکلیه که درمانی نداره، ولی نگران نباشید، زودتر بهتر می‌شه!!!)

با این حال، چیزی که واقعاً ازتون ممنونم اینه که به خاطر استی، درد رو خیلی حس نکردم و تونستم اجرا رو ادامه بدم!
اینکه همه با هم تک‌تک آهنگ‌ها رو خوندین، پریدین و حسابی خوش گذروندین، اجرا رو واقعاً خاص و فراموش‌نشدنی کرد و منو حسابی تحت تأثیر قرار داد… ㅠ

هنوزم حس و حال اجرا توی دلم مونده و خوابم نمی‌بره ㅋㅋㅋ
این اولین بار بود که به اینجا میومدم، ولی حس می‌کنم یه خونه‌ی دیگه پیدا کردم، و بابتش از استی‌های شیلی خیلی ممنونم ㅠㅠ

راستش حس می‌کنم باعث شدم هفت سال منتظرم بمونین و از این بابت ناراحتم، ولی مطمئن باشید که دوباره برمی‌گردیم!!! اون موقع هم حسابی خوش می‌گذرونیم!!! ㅠ
– شروعمون تو شیلی خیلی خوب بود… دارم فکر میکنم شهرای دیگه‌ی آمریکای جنوبی دیگه دقیقا چقد قراره خوش بگذره…
– مشتاقانه منتظرشمㅠㅠㅠ
– عا راستی از کمپانی بهم گفتن به خودم سخت نگیرم و استراحت کمم ولی من گفتم میخوام انجامش بدم و واسه همین انجامش دادم!!!
– به هرحال چیزی ام نیست که بدتر بشه فقط خیلی درد میکرد واسه همین من خواستم که انجامش بدم!!!
– راستش همیشه درد داشتم و کم‌کم بهش عادت کرده بودم، برای همین تا الان هم تحملش می‌کردم. ولی امروز با خودم گفتم: “اوه، سطح جدیدی از درد کشف شد!؟! اگه بتونم اینو هم تحمل کنم، یعنی قوی‌تر می‌شم؟!؟!” و همین باعث شد یه جورایی هیجان‌زده بشم ㅋㅋㅋㅋㅋㅋㅋㅋㅋ
– فکر میکنم اگه یه وقت انجامش نمیدادم خیلی پشیمون میشدم…
اینجور که مشخصه توی اجراها بوده و کلیم بپر بپر کرده......قلبم درد گرفت.....