سلام:)
سکانس اول : هه سو گیره مو را به وانگسو میده و میگه فراموشم کن وانگسو میگه باید بگی منتظرم میمونی هه سو میگه نمی مونم......وانگسو میگه هنوزم نمیخوام بزارم بری و وانگسو میخواد دوباره....که هو صورتشو میکشه عقب وانگسو میگه احمق بهت گفتم بدون اجازت این کارو نمی کنم و رهاش می کنه ولی دوباره ....میگه دروغ گفتم گره مو را می گره و مگه برا خوش شانسی نگهش می دارم (سکانسش به لحاظ بازی لی جونکی عالی بود غم بزرگ هه سو کاملا در چهرش نمایانه=کلا در فیزیک چهرشون عالی هستن خصوصا آیو و لی جونکی)
در ادامه هه سو میاد قصر و ووک ا دور می بینتش ولی راهشو کج می کنه میره (به خاطر خانوادش=مدئونی )
حالا پادشاه میدونه وانگسو عاشق هه سو است پس وانگسو را میفرسته ماموریت و به هه سو میگه برو جایی که هرگز شاهزاده ها را نبینی
سکانس بعدی: هه سو از قصر میره و ووک میفهمه و فریاد میزنه ه سو (خیلی روون و عالی بازی کرد ووک این سکانسو)ووک هنوزم دوستش داره هه سو هم هنوزم دوستش داره ولی کم کم داره سرد میشه ازش
سکانس بعدی هه سو خدمتکار شده و ووک از دور می بینه چه قدر سختی میکشه و در شب میاد پیش هه سو
ولی هه سو دلشکسته تر از این حرفاس بهش میگه اصلا دلت برام تنگ شده ....ووک میگه هر روز منتظرت میمونم هه سو میگه همین برام کافیه خودتو به خاطر م به خطر ننداز به اندازه کافی سختی کشیدم ووک میگه بیش از این منو شرمنده خودت نکن و میره (به لحاظ دیالوگ عالی بود این سکانس)
و سکانس بعدی وانگسو بر میگرده میاد پیش هه سو (رهنما :چه قدر این سکانسشو دوست دارم خیلی زیاد)
از پشت میگیردش میگه دلم تنگ شده بود بازم فیزیک چهره لی جونکی عالی بود نگاش می کنه لاغر شد دستاش زخمه ناراحته ولی لبخند میزنه میگه هنوزم خوشگلی ولی این بار هه سو داره از خودش دور می کنه و وانگسو متعجبه چرا؟ هه سو میگه منو فراموش کند این طوری کسی صدمه نمیبینه و میره
سکانس بعدی اعتراف عاشقانه
یون هوا به وانگسو میگه من عاشقتم ولی وانگسو میگه من قلبمو به کسی دیگه ای دادم و بدون هه سو می میرم
(دیالوگ وانگسو عالیه)
سکانس پایانی در بخش توضیحات........................