در حال بارگذاری ویدیو ...

دریا، غروب، نم نمِ باران، دلم گرفت : شاعر فردوس اعظم با صدای نجوا

سید مجتبی محمدی
سید مجتبی محمدی

دریا، غروب، نم نمِ باران، دلم گرفت
از خاطرات تلخِ پریشان دلم گرفت

غم در نگاه سرد خیابان نشسته است
از انجماد یأسِ خیابان دلم گرفت

سخت است بی تو دیدن باران برای من
امشب چه قدْر از غمت آسان دلم گرفت

شاید تو هم به غربت من فکر می کنی
چون یاد کردم از تو، دوچندان دلم گرفت

بی تو سکوت خانه چه فریاد می زند
از ساعت این مترسکِ حیران، دلم گرفت

بارانِ پشت پنجره مانند گریه است
از دست گریه های فراوان دلم گرفت

یک شعر عاشقانه و یک بغض یخ زده
در این غروب سرد زمستان، دلم گرفت

می خواستم به دوری ات عادت کنم، نشد
"امشب دوباره از تو چه پنهان، دلم گرفت"


#فردوس_اعظم

دریا، غروب، نم نمِ باران، دلم گرفت : شاعر فردوس اعظم با آوای نجوا

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

دریا، غروب، نم نمِ باران، دلم گرفت : شاعر فردوس اعظم با صدای نجوا

۰ لایک
۰ نظر

دریا، غروب، نم نمِ باران، دلم گرفت
از خاطرات تلخِ پریشان دلم گرفت

غم در نگاه سرد خیابان نشسته است
از انجماد یأسِ خیابان دلم گرفت

سخت است بی تو دیدن باران برای من
امشب چه قدْر از غمت آسان دلم گرفت

شاید تو هم به غربت من فکر می کنی
چون یاد کردم از تو، دوچندان دلم گرفت

بی تو سکوت خانه چه فریاد می زند
از ساعت این مترسکِ حیران، دلم گرفت

بارانِ پشت پنجره مانند گریه است
از دست گریه های فراوان دلم گرفت

یک شعر عاشقانه و یک بغض یخ زده
در این غروب سرد زمستان، دلم گرفت

می خواستم به دوری ات عادت کنم، نشد
"امشب دوباره از تو چه پنهان، دلم گرفت"


#فردوس_اعظم

دریا، غروب، نم نمِ باران، دلم گرفت : شاعر فردوس اعظم با آوای نجوا

موسیقی و هنر