در حال بارگذاری ویدیو ...

آهنگ « فرمانده » از حامد زمانی

۰ نظر
گزارش تخلف
متینا
متینا

فرمانده

شکوه آسمـــون ، خواب شهـــابا فقط تو چشــم تو تعبیر می شن

تو که فرمانده باشی توی دستات تمـوم سنگ ها سجیل می شن

تو مثل اون پرستـــویی که از کوچ بـرای چنـــد فصلی جا می مونه

تو مثل اون پرســـتویی کــــه آخر خـودش رو تا قبیلش می رسونه

اسیر پیله هم باشه مهم نیست کـــه پــروانه یــه روز پــر درمیـاره

دل هر کی یه جایی مونده باشه از اونجــــا عاقبــــت سر در میاره

واسه رفتن به این مهمونی انگار باید پرپرشـــــه ســـر تا پا تن تو

میــون شعلــــه ابراهیـــم بودی چه جشنــی بود جشن رفتن تو

مثــــــل تــو راهــــی کرببلاییــم هنـــــوز یـــاد محـرم مونده با ما

اگه دشمــــن تــو رو از ما گرفته هنـوز خــط مقــدم مـــونده با ما

چقدر با رفتــــن تو گــــریه کردند همــونا کــه دنیاشــون تو بودی

به کی دلخوش کنندوقتی که نیستی یتیمـــایی که باباشون تو بودی

پرستـــــوی روزای کوچ عاشـــق چـــه با آرامـــش از اینجا پریدی

تو از جـــام شهادت مست بودی شهادت رو تو لب تشنه چشیدی

دلت پیـــش خـــدا آروم گرفتـــه که تا زندست دنیا زنده باشـــی

تموم سنگ ها سجیل می شن تا اون روزی که تو فرمانده باشی

نظرات

نماد کانال
نظری برای نمایش وجود ندارد.

توضیحات

آهنگ « فرمانده » از حامد زمانی

۴۶ لایک
۰ نظر

فرمانده

شکوه آسمـــون ، خواب شهـــابا فقط تو چشــم تو تعبیر می شن

تو که فرمانده باشی توی دستات تمـوم سنگ ها سجیل می شن

تو مثل اون پرستـــویی که از کوچ بـرای چنـــد فصلی جا می مونه

تو مثل اون پرســـتویی کــــه آخر خـودش رو تا قبیلش می رسونه

اسیر پیله هم باشه مهم نیست کـــه پــروانه یــه روز پــر درمیـاره

دل هر کی یه جایی مونده باشه از اونجــــا عاقبــــت سر در میاره

واسه رفتن به این مهمونی انگار باید پرپرشـــــه ســـر تا پا تن تو

میــون شعلــــه ابراهیـــم بودی چه جشنــی بود جشن رفتن تو

مثــــــل تــو راهــــی کرببلاییــم هنـــــوز یـــاد محـرم مونده با ما

اگه دشمــــن تــو رو از ما گرفته هنـوز خــط مقــدم مـــونده با ما

چقدر با رفتــــن تو گــــریه کردند همــونا کــه دنیاشــون تو بودی

به کی دلخوش کنندوقتی که نیستی یتیمـــایی که باباشون تو بودی

پرستـــــوی روزای کوچ عاشـــق چـــه با آرامـــش از اینجا پریدی

تو از جـــام شهادت مست بودی شهادت رو تو لب تشنه چشیدی

دلت پیـــش خـــدا آروم گرفتـــه که تا زندست دنیا زنده باشـــی

تموم سنگ ها سجیل می شن تا اون روزی که تو فرمانده باشی

موسیقی و هنر