سونگچول…تو بودنت واسم یه هدیهست :)
نمیدونم چطور شروع کنم. نوشتن دربارهی تو آسون نیست، چون تو از اون آدمهایی هستی که با کلمهها اندازه نمیشن. آدمایی مثل تو رو باید با حسها نوشت. با سکوتهایی که امنن. با نگاههایی که بیصدا دلگرمی میدن. با لبخندهایی که میتونن یه روز سخت رو نجات بدن.
تو فقط یه لیدر نیستی، فقط یه هنرمند یا یه اسم روی صحنه نیستی.
تو یه نقطهی ثابتی توی دنیای خیلیامون شدی. مثل یه فانوس توی شب، مثل یه کوه آروم وسط طوفان.
وقتی کسی ازت حمایت میخواد، هستی. وقتی گروهت نیاز به تکیهگاه داره، بیصدا پشتیبانی میکنی. وقتی حتی نمیخوای جلوی دوربین باشی، باز هم حضورت حس میشه.
و همینه که تو رو خاص میکنه.
اینکه چطور با آرامش و بدون شلوغکاری، قویای.
اینکه چطور توی چشمهات میشه احترام دید. احترام به آدمها، به کار، به زندگی.
اینکه همیشه بین دوستداشتنی بودن و قابل اعتماد بودن، تونستی هر دو رو با هم نگه داری. این کار هر کسی نیست.
سال گذشته شاید برای تو آسون نبوده باشه. خستگیها، فشارها، سکوتهایی که پشتشون کلی احساسه…
ولی بازم موندی. بازم لبخند زدی. بازم برگشتی، حتی اگه شده فقط برای یه لحظه، تا طرفدارات بدونن که هنوز همون کسی هستی که براشون مهمه.
امروز روز تولدته، اما بهنظرم ما باید ممنون باشیم از این روز.
چون توی همچین روزی، یکی به دنیا اومد که بعدها قراره یه عالمه زندگی رو بیصدا نجات بده. یکی که قراره یه خونوادهی عجیب و خاص بسازه به اسم سِوِنتین. یکی که یه جمع بزرگ رو کنار هم نگه میداره، نه با زور، بلکه با قلبش.
امیدوارم این سال جدید، به تو همون آرامشی رو بده که تو همیشه به بقیه میدی.
امیدوارم هر چی که لایقشی، دونهدونه راهش رو به سمتت پیدا کنه.
و امیدوارم بدونی که حتی اگه یه روزی احساس کردی صداها کمه یا انرژیها نیست، هنوز آدمایی هستن که خالصانه، بیتوقع، فقط به خاطر خودت دوستت دارن. نه به خاطر شهرتت، نه کارت، فقط چون “تو، تویی.”
تولدت مبارک، سونگچول.
بمون. بدرخش. نفس بکش. حتی اگه هیچ کاری هم نکنی، همین بودنت کافیه :)