حاج احمد واعظی - پدرم استادم بود - متولد سال 1346 در مشهد هستم، دلیل اینکه پدرم در زمینه شعر و مداحی توفیقاتی داشتند از دوران ابتدایی مداحی را شروع کردم ودر منطقه هم همیشه مداحی ما برقرار بود و در شبهای عملیات نیز همیشه دفتر شعرم همراهم بود،سال سوم راهنمایی بودم که وارد جبههها شدم، در سال ۱۳۶۰ در زمره اولین نیروهای بسیج تربت حیدریه برای اعزام به جبهه قرار داشتم، خیلی دوست داشتم پاسدار شوم و جزو اولین نیروهایی بودم که خیلی با بسیج رابطه تنگاتنگی داشتم و در پاسهای شبانه و گشتها نیز شرکت میکردم. فارغ التحصیل کارشناسی تجارت الکترونیک و فوق لیسانس رشته ادبیات هستم،اگر از من بپرسند چه کارهای؟ در یک کلام میگویم: پرسند اگر شغل شما چیست/ گوییم نوکریم چون بار عشق را به سرِ شانه میبریم/ گریه، زبان مادری نوکران توست/ احساس میکنم همه با هم برادریم. به طور کلی در حرم مطهر آقا علی بنموسیالرضا (ع) و کانون مداحان کارهایی فرهنگی انجام میدهم و همچنان نوکریم.استاد احمد واعظی سال ها پیش در دهه ۶۰ ازدواج کرده و ثمره این ازدواج چند فرزند است. از تعداد فرزندانش خبری منتشر نشده است.
ایشان درباره ازدواجش و نحوه آشنایی با همسرش گفت: چندین ماه پس از جنگ، مسئله ازدواج بنده صورت گرفت، خیلی فضای مشهد امام رضا(ع) را دوست داشتم و خیلی به حرم میرفتم و با حضرت صحبت میکردم. آنزمان اینگونه نبود، جوانهای ما باید خیلی قدر بدانند، قبل از انقلاب عزاداری فاطمیه در کار نبود و حتی برای مردم وفات حضرت زهرا(س) مطرح میشد و تنها محرم تا محرم و در چند روضه خانگی بحث شهادت مطرح بود