دلِ شکسته نام شعری از مجید محمدی تخلص در تنها درد یعنی من منهای تو تو هم در جمع دیگران خوش به حال دیگران من یعنی بی تو در اندیشه ی تو تو یعنی منهای من در اندیشه ی او دلِ شکسته یعنی درد به طور پیوسته درد یعنی من منهای تو ابر هم دلش به حالم سوخت و گریست زیر اشک های ابر بدون چتر در خیابان های قلب تو قدم زدم از غریبه های آشنا پرسیدم آدرس درد را می دانند کجاست؟ نسیم بهار و گلشن ناز در جمع یکدیگر خوش و خندان بودند و گفتند نمیشناسم دیگران هم همین تازه فهمیدم آدرس درد در اندیشه ی دلِ شکسته است کانال تلگرام شاعر:https://t.me/majidnegah