به نام خدا
و این گونه بود که این 4 مبارز شجاع به دژ دیو سپید .... وایستا ببینم این که دبیرستان دخترانه دیو گوگولی مگولی سپید هستش 0_0 what the hell?
رستم : پسرم چاره ای بیندیش که چگونه وارد این مکان شویم . آرش : کاری نداره رسول من قلاب میگرم تو از بالای دیوار برو تو در رو از پشت برامون باز کن . رسول : چرا من ؟ آرش : 1_ چون تو شخصیت اولی 2_اگه دخترا ببینن که یه پسر از اون بالا یه دفعه پریده تو مدرسشون ذوق مرگ میشن .
خیلی خفنانه از دیوار رفتم بالا پریدم اون سمت یه دفعه همه به من نگا کردن منم یه نگا خفنانه دیگه کردم .یکیشون داد زد : نفوذی مذکر داریم گروه ضربت رو صدا کنین . من دویدم سمت در دیدم قفله گفتم : تف به این شانس آرش در قفله .
در همین لحظه گروه ضربت که یه مشت دختر بودن محاصرم کردن بهشون گفتم : دوست ندارم با دختر جماعت در بیفتم من اومدم سراغ دیو سپید از سر راهم برین کنار . یکیشون گفت : به همین خیال باش بعد داد زد ترانه ترانه
یه دفعه یه هیکل دیدم در حد آرنولد گفتم: این ترانه یه یا ترمیناتور 2179 ...... آرشششش آرششششش کمک نیروی کمکی بفرست. به ترانه گفتم : ترانه خانوم غلط کردم گوناه دارم رحم کن رحم کن دیگه ............. (یه چشم قره رفت) رحم نمیکنی @___@ پس من خودم رفتم اون سمت دیوار ........... ادامه دارد .
سلام خانوم ها و آقایون چند روزی بود که نبودم مشهد بودم ولی از امروز دیگه فعال میشم الان اومدم دیدم 700 تا ویدئو اومده حوصله ندارم لایک کنم ولی از این به بعد لایک میکنم .