تاحالا خاب خیلی نکبت دیدین ؟:| دیروز در وعده خاب قبل از خاب عصر یه خاب دیدم عین چی شروور بود :| هیونجین و بومگیو اومده بودن خونه مامانم اینا :| منم رفته بودم سر بزنم :| رفدم نشستم وسط هیونجین و بومی و مامانم :| بومگیو رف نماز بخونه »:| هیونجینم گف پاشو از این وسط میخام پیش مامانت بشینم :| بعدم صدا ماژیک خشک وقتی کشیده میشه رو تخته وایت برد داد :| یهو در زدن :| رفتم درو باز کردم دیدم سوهو تکبیر گویان با امامه و عبا وارد شد:/ ر فت یقه هیونجینو بست یه پیژامه کردیم داد بهش گفت پسرم حجابت کو :| بعدم همه نشستن پا سفره قورمه سبزی خوردن :| شر ترین خاب ممکن بود :| نیتسنتبنستنبستنتینستنتسنتنتت :|