دیده بگشا ای برادر تیرگیها را مپرور آن که از دامش رهیدی برنهاده دام دیگر *دشمنت کین آفریده* *کینه از دین آفریده* او که از هر در بتازد بر مه و اختر بتازد *چون تو را آشفته بیند* *بر تو آسانتر بتازد* *کرد و ترک و بلوچ ای دلاور* ترکمن آذری ای برادر ای عرب ای عجم، شیعه سنی *ای به هم روز غم یار و یاور* ای به مهر وطن سینه لبریز خون بر این خاک ویرانه کم ریز *میهنت داغ دل دیده بسیار* بار اندوهش از سینه بردار آذر افشان و شب را سحر کن *خانه فتنه زیر و زِبَر کن* مجتبی کاشانی انگار ۴۳ سال پیش برای اعتراضات ۱۴۰۱ و مهسا و نیکا و... اجرا شده