سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
و با این حرف جک دستشو توی سینه ی ایساک کرد محکم

قبلشو که میتپید کشید و زندگی ایساک در روی چوب سرد زود تر از چشماش بسته شد

اون مادرشو دید، پدرشو، مدرسه ی شبانه روزیشو، قربانی هاش و اخرین چیزی که دید توی ذهنش شاد بود یک کریسمس بسیار خاص، موقعی که اون بیدار شده بود. اون جعبه ی زیبای هک شده ی چوبی رو پیدا کرده بود.. اولین دوستش... !