توضیح بدم تا متوجه بشین چرا دو تا دخترها این طور ناراحت هستن دکتر پدر دخترها اومد اینجا و به دخترها گفت پدرشون چند وقت قبل پیش من اومده و فهمیدم حافظشو کلا از دست داده دخترها فهمیدن پدرشون حافظشو از دست داده و این طور ناراحت هستن.......در قسمت بعدی متوجه می شوید که پدر دخترها حتی بعد بازگشتش بچه هاشو کلا نمیشناسه حتی هوته رو هم نمیشناسه و مدام سراغ یک پسر بچه را می گیره و همسرش که مرده ...وضعیت حافظه پدر دخترها خیلی وخیمه....................بقیه این قسمتو خودتون دوبلشو ببینید اگه سانسوری داشت شب میزارم براتون.....................