سرگرمی و طنز ورزشی کارتون و انیمیشن علم و فن آوری خودرو و وسایل نقلیه آموزش موسیقی و هنر اخبار و سیاست حیوانات و طبیعت بازی حوادث مذهبی
~
کوکی خوابی که مامانش سرش حامله بوده رو تعریف میکنه:

JK:مامانم خواب دیده بود که یه خوک بزرگ مشکی با هفتا بچه خوک کوچولوی مشکی، باهمدیگه بودن و اون بچه خوکا از اون خوک بزرگ و غول پیکر شیر میخوردن..
JM:اون خوک بزرگه پی دی نیم نبود؟!
(میخندن)
RM:هممون داریم به یه چیز فکر میکنیم!!
JK:من فکرمیکنم اون پی دی نیم بوده و اون هفتا بچه خوکم ما بودیم..سرنوشت ما و اون از وقتی من به دنیا اومدم به همدیگه مهر و موم شده و منم وقتی این داستانو شنیدم خیلی تعجب کردم..یه جورایی شبیه بنگ پی دی نیمه..
ـــــــــــــــــــــ
موسیقی و هنر