دیدی یه کاغذه بازش کردی دیدی شمارشه شکه شدی و خندیدی؛
_اخه چرا باید پسری به این پولداری شمارشو به من بده نکنه خله!؟می خندیدی
(البته بهتون بگم اون پسر خرخون هم پولداره/: )
فردا رفتی دانشگاه و داشتی قضیه رو واسش تعریف میکردی که یه صدای از پشتت اومد
×برو کنار!
برگشتی دیدی اون پسرس وایسادی جلوش و گفتی:
_میتونی خواهش کنی!پوزخند زدی
هولت داد
×برو کنار بابا
همه ی بچه ها بهت خندیدن تو عم عصبی شدی رفتی سر کلاس با خودت گفتی اون منو هول داد بد من شدم آدم بده!
زنگ استراحت خورد نشستی روی نیمکت و تنهایی نودلت و میخوردی که یه نفر اومد کنارت نشست بدون اینکه نگاش کنی به خوردنت ادامه دادی و با خودت فکر کردی ک یکی از بچه های کلاسه دیگه.....
یعنی کی میتونه باشه؟
شرایط پارت بعد ۵ تا لایک و ۲ تا کامنت^^